من از شوهرم چیزی ب خونوادم نمیگم چون تف سربالاس بخاطر شوهرم تو روی خونوادم وایسادم الان نمیتونم بهشو ...
بله درسته میفهمم چی میگی...
ی مدت باید فقط از خوبیاشون بگی ب شوهرت.
منم بخاطر یه قهر اون اوایل میخواستم دیگه برنگردم دیگه ولی البته بابام گفت مث گوسفند انگار کن فروختمت برو برنگرد دیگه!!!منم دیگه ولش نکردم هرچی هم ک باشه با همه مهربونیاشون ک میدونم جونشون برام در میره حرفش تا ابد تو گوشمه.منم با امه بدیای شوهرم میسازم چون میدونم اونجا جایی برای من نیس.فقط مهمونم
خدایا بخاطر همه چیزایی که دادی،ندادی،دادی پس گرفتی،ندادی بعدا میخوای بدی، خلاصه برای همه چی شکر
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
ب پرو پاش اصلا نپیچ اصلا محلش نده انگار نیس احترام شوهرتو توی خونه ببر بالا.جلوی اون بگو زشته ادا در ...
میگم که ب اون بی محلی میکنه اونم بهش بر خورده دیگ نمیاد، با اینکه همه جور خوبی در حقشون کرده اما بازم از کاه کوه میسازه... شرایط سختی دارم دعا کن هرچه زودتر بتونیم بریم خونه خودمون