۱۴ سالمه همش تو خونه با مامانم دعواس کلا خیلی محدودم میکنه مثلا گوشیم رو همش داره ازم میگیره و اصلا بهم نمیدتش چون مثلا یه فیلم ترسناک توش دارم و مثلا میگه تو نماز نمیخونی برا همین ازت میگیرمش من برات گوشی گرفتم که نماز بخونی وقتیم میگم پس بزار پولشو خودم بدم که لازم نباشه مشروط باشه میگه برو بابا کسی نباید تا قبل ۱۸ سالگی گوشی داشته باشه یکم عادی باش ولی خب من حس میکنم اونه که غیرعادیه خیلی رومخمه خسته شدم از اینکه مامانای عادی بقیه رو ببینم و حسودی کنم و با خودم بگم اون همه زن اون روز مادر شدن و من اونقدر بدشانس بودم که گیر این افتادم...واقعا دیگه نمیتونم تحملش کنم حتا نمیخام مامان صداش کنم ازش متنفرم نمیتونم تحمل کنم باهاش زندگی کنم داره دیوونم میکنه توروخدا هم نیاین بگین مامانته فلانه اصن برام مهم نیست که مامانمه دارم از دستش دیوونه میشم
عادیه تو سن بلوغی😐💔ولی اینقدر راحت نگو ازش متنفرم
منم خیلی ناراحتم شب تا صبح بیمارستان بودم
حتی یه بار نپرسید دکتر چی گفت
کافیه برادر عوضیش مریض بشه هزار بار زنگ میزنه
البته مامانم نیس نامادریمه
یه چند سال دیگه نطرت راجبش عوض میشه
منم با دخترم ی مشکل شبیه اینو دارم البته دعوای شما سر گوشیه دعوای ما سر لجبازیاشو بیرون رفتنانش
نمیدونم واقعا چطور باید رفتار کنم
واقعا زندگی کردن با خانواده خیلی سخته، اگه میتونی برید پیش مشاور تا اون به مامانت توضیح بده که باید شرایط سنی تو رو درک کنه
عزیزم پسرخاله ی من ۱۴ سالشه و هرچیم ب پدرو مادرش گف واسش گوشی نخریدن..گلم چرا فکر میکنی بقیه ی مادرا اینطور نیستن؟
بخاطر فضای مجازی و جوی ک داره بهش حق بده ک یه مقدار کنترلت کنه
من خودم سال اخر دبیرستان برام گوشی خریدن این درصورتی بود ک همه ی دوستام موبایل داشتن..
مامان سنش ازتوبیشتره وطبیعتاطرزفکرش باتومتفاوته.اون دشمنت واگ چیزی میگه واسه اینه ک فکرمیکنه این راهکاربهتره.میدونم خیلی اذیت میشی ولی خب ی چندروزب حرفش گوش بده هرچی گفت انجام بده اعتمادش رو به دست بیاربعدبالحن خوب ومهربونی بشین براش توضیح بده
هروقت ازدستش ناراحت شدی ب این فکرکنه ک خدایی نکرده فردا نباشه ب این فکرکن ک خیلی هاهستن ک آرزوشونه مادرداشته باشن
