با مادر شوهرم تو ی ساختمونیم... سره ی موضوع مسخره با شوهرم دعوا شد که ربطی داشت به خانوادش جر و بحثمون بالا گرفت اونا فهمیدن اومدن بالا جلو اونا انگار شیر شد هر چی از دهنش درومد گفت میخواست بیاد سمتم (دست بزن نداره) نمیخواست بزنه ولی من عصبی تر شدم هر چی دم دستم بود رو پرت کردم شانس دم دستم زردچوبه بود خونم با زردچوبه شده یکی دوباره ظرفارو پرت کردم تو یکیشون ماست بود خونم گه زده شده نمیدونم این گند و چطوری جمعش کنم 😐... ولی خیلی عذاب وجدان دارم چون روی موضوع مسخره گیر دادم ولی نمیخواستم اینجوری شه همه حرمتا از بین با باباش درگیر شد منم آبروم رفت چون هر چی دلش خواست بهم گفت خیلی جلو خودمو گرفتم که حرفایی که میزنه رو به خودش نگم ... ولی الان دلم نمیخواد اصلا ببینمشون
مواظب باش وقتی شیطان را لعنت میکنی یا در حج رمی جمرات میکنی شیطان به تو نگوید «ای بی معرفت، این هم رسم رفاقت است؟ انسان که رفیقش را لعنت نمیکند، انسان به رفیقش سنگ نمی زند»
یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.
من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.
تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.