سلام دوستان من عقد کرده هستم شوهرم برای اولین بار به من فهش خای خیلی بد داد و ۱۰۰٪ مقصر ایشون بود چون چند هفته تا عروسیم مونده قرار بود پس فردا جهازمو ببرم ولی مادرشون زنگ زد و گفت الان خیلی زوده برای جهاز بردن گوشی ایفون بود بعد این که قطع کرد منم گفتم عزیزم مگه تو خودت قدرت تصمیم گیری نداری که بدونیم من کی جهازمو باید ببرم یهو بدجور قاطی کرد و شروع کرد داد زدن ، منو که رسوند خونه زنگ زدم که بگم برات متاسفم که سر یه کلمه حرف این کارارو کردی یهو چند بار گفت تو گ. و. ه. میخوری که به من میگی اراده ندارم 😭برای اولین باره که به من حرف بد میزنه منم بهش گفتم دیگه حق نداری بهم زنگ بزنی و اونم ۲ روزه که نزده 😭واقعا احساس سر افکندگی و ناراحتی شدید دارم نمیدونم چی کار کنم ، محال بهش زنگ بزنم و خودمو کوچیک کنم ، توروخدا میشه راهنماییم کنین نمیدونم به کی بگم
تو گوگل بزن دعاجو برات میاره فقط شماره گداشته دعانگیر فقط رایگان سایتشو بخون
دلم پر از غمه ولی با یه صلوات برای بچم و زندگیمو نورانی کنید،دلیل صلوات انحراف چشم بچمه دوسالشه،خدایا معجزه ای این بچرو دادی خودتم خوبش کن،زندگی با یه شوهر پارانوئیدی سخته ولی من باید بجنگم برای آینده بچم هیچ چیز مهم تر از بچم نیست.دوستم @هناسه۱۳۷۳.نمیام اینحا چون گوشی ندارم دلتنگ دوری از روژینم
ببینین قشنگ نیست که تمام جهاز من وسط خونمونه و ۱۴ روز زمان زیادی نیست که من بتونم صبر کنم من ۲۸ سالم ...
یه چند روز حرفی نزن باهاش
شمام حق داری دیگه راست میگی اسباب خونه مادرته شلوغه
صبوری کن شوهرت به غرورش برخورده جلو اونا .بعد هم بهش بگو شاید من یه حرف ناموسی بزنم چرا بدون اطلاع گذاشته روی بلندگو
لایک نفرمایید دوستان به غیر از استارتر عزیز و کاربر محترمی که ریپلای کردم لااقل بفهمم پستم رو خوانده اید عزیزان .زندگیِ فعلیِ من و شما در برابر زندگیِ بَعدی،بسیار کوتاه،بسیار فرعی وبسیار ریز و گذراست.همچون جرقه ای است که از آتش اجاقی بپرد و گم شود.برای آنکه در زندگیِ بَعدی تا ابد و برای همیشه در آسایش و شادی باشیم ، کافیست همین یک لحظه ی گذرای عمر این جرقه را خوب بمانیم...
نه صدای مادرشوهرم رو ایفون بود من شنیدم که گفت الان زوده جهاز ببرین من که رو ایفون چیزی نگفتم
خوب فرقی نداره که یعنی مادرش داشته صدای شما رو میشنیده دیگه
ولی بازم بخدا الکی اعصاب خودتونو خورد کردید
چیزی نگفته یه حرف پرونده .
شما جهازت رو جمع کن
مادرت زنگ بزنه بگه بیاد جهاز برون بیان ببرید
لایک نفرمایید دوستان به غیر از استارتر عزیز و کاربر محترمی که ریپلای کردم لااقل بفهمم پستم رو خوانده اید عزیزان .زندگیِ فعلیِ من و شما در برابر زندگیِ بَعدی،بسیار کوتاه،بسیار فرعی وبسیار ریز و گذراست.همچون جرقه ای است که از آتش اجاقی بپرد و گم شود.برای آنکه در زندگیِ بَعدی تا ابد و برای همیشه در آسایش و شادی باشیم ، کافیست همین یک لحظه ی گذرای عمر این جرقه را خوب بمانیم...