من خونه خواهرم بودم کرج
همسرم زنگ زد گفت خواهرم داره میاد چکار کنم
گفتم الان نصف شبه من فردا میام
بعد اومدم تهران زنگ زدم خواهر شوهر (رفته بود خونه برادر شوهرم) بهش گفتم تشریف بیارید من اومدم
ولی با لحن بدی گفت مگه نمیدونستی من دارم میام چرا رفتی ،، یا چرا دیشب نیومدی و از این حرفا
گفتم من اومدم صبح رسیدم
شما بیا اینجا ، خلاصه کلی ناراحت بود و گلایه کرد
گفت باشه فردا میام ،
فرداش ساعت ۱۰ زنگ زدم ولی جواب نداد
بعد دو ساعت زنگ زدم گفتم زنگ زدم ، گفت اره دیدم خوب ...