2777
2789
فقط شما میگی برو . بقیه میگن نرو😔

عزیزم آخرین تصمیم گیرنده خودتی منم نمیدونم سرچی قهر کردی ولی تاکسی خودش تو اون موقعیت نباشه درکت نمیکنه دوراهی خیلی سختیه فقط بدون بالجبازی کاری پیش نمیره قشنگ فکراتوبکن جوانب بسنج من اولم گفتم این کسی بهت میگه که داره زجر همین قهر میکشه طولانی امیدوارم خدا دستو بگیره 

ببین دختر گلم   بشین سر جات زندگیتو بکن  خوندم تاپیکتو  ببین پدر و مادر من برام هم ...

الان فکر می‌کنی خیلی نظرت کارشناسی بوده تو سری خور بودن و تحمل کردن هم شد زندگی؟ اون میشه زنده موندن ،فکر کنم تو اکانت فیک شوهرشی وگرنه بعیده یه زن انقد خودشو کوچیک کنه

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

الان فکر می‌کنی خیلی نظرت کارشناسی بوده تو سری خور بودن و تحمل کردن هم شد زندگی؟ اون میشه زنده موندن ...

من نگفتم توسری خور بمونه اشتباه نکن 

  قهرش و بکنه بحثش هم بکنه دعوا ش رو هم بگیره ولی خونه بمونه حتی اگه مدت قهرش طولانی بشه  خانواده ی شوهرش رو هم ندید بگیره   

لطفاً برای باردار شدنم دعا کنید 

الان فکر می‌کنی خیلی نظرت کارشناسی بوده تو سری خور بودن و تحمل کردن هم شد زندگی؟ اون میشه زنده موندن ...

ببین من   تازه بهمن ماه امسال دوسال ازدواجم میشه یعنی چند ماه پیش سرویس طلا مو گرفت در واقع یک سال و خورده ای که حالا باترگفتم دوسال چون تقریبا دوسال زندگی میکنم 


 خیلی باهاش مشکل داشتم ولی الان چند ماهه موفق شدم کلا از سرراهم برش دارم   دیگه  تو خونه ی من نمیاد بهم زنگ نمیزنه باهاش کاری ندارم مزاحم نمیشه 

اینا همه نتیجه ی تلاش خودمه هر بلایی سرم آورد که برم جدا شم ولی دید فایده ای  ندارد صبور تر از این حرفام 

دیگه بیخیال شده 

شوهرم هم بعد از اینکه دیگه دید من زندگیمو دوست دارم از مادرش فاصله گرفت چون فهمید چه فتنه ای تو سر مادرش هست الآنم خب نمیگم همیشه گل و بلبل هست دعوا نمک زندگیه نباشه که همش تکراریه بحث پیش میاد  ولی من قهر هم بکنم خودم نمیرم بیرون هیچ وقت 

چند هفته پیش یه بحث کوچیکی پیش اومده بود اعصابم خیلی خورد شد چون من قند عصبی هم دارم کنترلم رو از دست میدم 

دستشو گرفتم از خونه انداختم بیرون گفتم میخوام تنها باشم 

نمی‌خوام ببینمت 

شب اومد خونه من اون موقع آروم شده بودم خودش هم عذر خواهی کرد تموم شد رفت 

لطفاً برای باردار شدنم دعا کنید 

عزیزم اصلا سیاست نداری. این سری ک حل شد مشکل، حتما یه فکری برای خودت بکن!

ارثیه رو میدی به دانشگاه؟

طلارو میفروشی بدون دلیل موجه؟

والله خیلی بهش رو دادی. 

من اگر بودم الان که قهر اومده بودم میموندم... ولی نمیتونم به تو پیشنهاد بدم. چون نمیشناسم همسرت رو. و تحمل و صبر خودت رو

 شب ها وقتی دستان کوچکت را در دستانم قرار میدهی و با نوازش مادرانه انگشتانم به خواب میروی،با خودم فکر میکنم...دیگر چه کسی در طول عمرت انقدر عاشقانه و بدون چشم داشت برای آرامشت تلاش میکند... بعد از این روزهای کودکی، دیگر چه کسی توی خواب محو تماشایت میشود و به رویت لبخند میزند تا آسوده بخوابی؟و من چقدر دیر میفهمم عظمت عشق مادرم را. و تو هیچ وقت نمیفهمی! هیچ وقت حجم احساس مرا درک نخواهی کرد! تو دختر نیستی! تو هیچ وقت مادر نمیشوی

با توجه به تاپیک های قبلیت شوهرت یه کم پرروعه برگردی میزنه توسرت ، اما اگر نمیتونی تحمل کنی و دوست داری برگردی جوری برگرد که پررو نشه یعنی همونطور که خودت گفتی بگو به خانوادت نگفتی برای قهر رفتی 

چون فکر نمی‌کنم مادرشوهرت و خواهر شوهرات بزارن شوهرت بیاد دنبالت

و اگر خدایی نکرده باز خواستی قهر کنی تو خونه قهر کن

ببین من   تازه بهمن ماه امسال دوسال ازدواجم میشه یعنی چند ماه پیش سرویس طلا مو گرفت در واقع یک ...


مشکل زندگی شما مادرشوهرت بوده بیشتر، شوهرت معلومه عاقله،با زندگی ایشون فرق داره ،شما میگی پرتش کردی از خونه بیرون باز شوهرت اومده معذرت خواهی نشون میده چقد باشعور شاید هر مردی بود یکی میزد تو دهنت ببخشید اینجوری میگم ولی آدم با آدم فرق داره ،امیدوارم خوشبخت باشی بازم نظرها متفاوته ،هر کی صلاح زندگی خودشو بهتر می‌دونه  

من هم میگم خودت برنگرد اما به خودت و زندگیت فرصت بده. همونطور که گفتم بهش پیام بده و بگو. 

اگه دیدی براش مهمی و اومد بهش بگو می خوام باهم مثل دو تا انسان بالغ صحبت کنیم. 

برید بشینید تو خونتون و درست باهاش حرف بزن و بگو زندگیتو دوست داری و دلت نمی خواد خرابش کنید. اما حفظ زندگی یه کار دو نفرست و وظیفه دو طرف اینه باور کنن تو این زندگی همه چیزو با هم شریکن و رفتارشون هم بر همین اساس باشه. 

حرف زدن آروم و منطقی شروع مسیر حل مشکلاته


نخند شبا تاصبح انلاینه شوهرم بعد هرشب یک پیام میده یک شب میگه چطوری باز دوروز بعد میگی خوبی توقع دار ...

نه ببخش از لحن حرف زدنت خندم گرفت . من خودم ۱۰ ساله ازدواج کردم و از زندگیم خداروشکر راضیم . اون یکسال اول ماهی یکبار قهر میکردم و میرفتم خونه بابام . دقیقا هم همیشه شب سوم شوهرم با دسته گل گرون قیمت و یک کادو میومد منو میبرد . این دیگه برا من یه کم عجیب شده بود که عجب شوهر وابسته ای دارم و عجیب تر اینکه چطور همیشه شب سوم میاد منو میبره 🤔

دیگه کم کم زندگیم گرم شد و اون یکسال سپری شد . یک شب در حالیکه منو شوهرم دست تو دست داشتیم تو حافظیه شیراز قدم میزدیم گفت میخوام یه رازی را برات فاش کنم . گفتم چی ! گفت اون یکسالی که همش قهر میکردی و میرفتی دقیقا صبح روز سوم باباییت به من زنگ میزد گل پسر شب با گل بیا دست دخترمو بگیر و ببر . منت کشی مال مرده و منم دو سال همین قصه رو با مامانش داشتم 😂😂😂😂😂 اصلا از تعجب خشک شدم اون شب

گفت منم که احترام ویژه ای برا بابات قائلم میومدم میبردمت

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز