سلام
اگه حوصله شو دارین بخونین و لطفا کمکم کنین
واقعا سردرگمم
ممنونم❤️
من دوسال و نیمه تو رابطه ام
اما حدودا چندماهی هست که شدیدا حس میکنم باهم اینده نخواهیم داشت
من دانشجوام و قصد ادامه دادن رو دارم و بعد تحصیل هم کارم مشخصه
اون در حال حاضر سربازه، و هنوز مدت زیادی مونده تا سربازیش تموم شه
کارش تضمین شده و مشخص نیست
دانشگاهم نرفته
ما قبل ورود من به دانشگاه باهم اشنا شدیم و بنظر خودم تو این مدت اصلا پیشرفتی نکردیم، بلکه حتی کلی پسرفتم داشتیم
من با مسئله ی مالی مشکلی ندارم چون هم خودم قراره کاار کنم و هم اون مشغول میشه و واقعا هم بچه ی کاری ای هست.
اما بعضی چیزا هست که خیلی اذیتم میکنه و الان بعد از اینهمه مدت طوری روم اثر گذاشته که سرد شدم
دیگه اشتیاق قبل رو ندارم
حتی گاهی پشت تلفن به ژور حرف میزنم. این بهم عذاب وجدان میده که نه میتونم تموم کنم نه میتونم ادامه بدم.
تو اینهمه مدت حتی یکبارم برای من تولد نگرفته.
گل شاید دوبار گرفته باشه که یکبارشو خودم قبلا اصرار کرده بودم و برام گرفت.
میگه دوستت دارم و واقعا هم تایم میذاره، محبت کلامی و فیزیکی واقعا داره و هیچی کم نمیذازه از این جهت ولی در باطن رابطه رفتارهاش با دوست داشتنش جور نیست
من از طولانی شدن رابطه شدیدا خسته ام و تنها خواسته ای که این مدت ازش داشتم این بود که خانواده هامون کاملا درجریان قرار بگیرن
بد از همه اینکه حتی یه تایم درست به من نمیده که مثلا سال دیگه این موقع میام که رسمیش کنی
من نمیدونم دیگه چیارو بگم اگه سوالی دارین بپرسین و خواهشا کمکم کنین که چیکارکنم ، ایا ادامه بدم یا تمومش کنم. درضمن به تموم شدن هم رضایت نمیده