پدر شوهرم خیلی از من توقع بالایی داره
هردفعه میرم خونشون یا مهمون واسشون میاد هرچی ظرف باشه میشورم گاهی خونه نیستن واسه بچه هاشون غذا درست میکنم، اینا هیچ به چشمشون نیومده تاحالا
بعد امشب مهمون اومده بود خونشون همه دور هم بازی میکردیم دیگه پانشدم واسه پذیرایی برادرشوهرام و مادرشوهرم میوه و چای آوردن فقط، در آخر چندتا استکان و چندتا پیش دستی فقط کثیف شده بود که ظرف زیادی نبود
منم نشستم برگشتم خونم، خوب اومدیم خونه به شوهرم زنگ زده میگه چرا زنت کمک نکرد به مادرت ظرفارو بشوره!
هربار کلی ظرفو تنها شستم نگفتن شست! کاری کرد! به چشمشون نیومد اونوقت تا یه کاری نکنم حرفاشون هست