روز اول همکاریمون گفت جسارتا چند سالته گفتم ۲۴
گفت عههه چه خوب من فککردم کوچولویی
بعد چون میره محل پروژه من شرکتم زیاد باهن تلفنی میحرفیم
همیشه صبحا به یه بهونه چرتی صبح بخیر دخترم میگه
حتی امروز که نرفتم
یا احر وقتا زنگ میزنه یه ساعت طولش میده اخرشم میگه خبببب چه خبر چیکار میکردی امروز مثلا از کارایی که خودش انجام داده میگه،منم ادم کم حرفیم میگفت چرا میگم چه خبر تعریف نمیکنی