واقعا احساس میکنم قول میخورم یه روز عالیه ولی یه روز انگار هیچی بلد نیست
اینجوری نیست که با کلمه بشه اونارو بلده
مثلا متن املا رو ببینین
زری زنی تمیز است
او در روستا است
آن روستا نور آباد نام دارد
زری سه برادر رزمنده دارد
اسم برادر او نادر است
نادر راننده ای با ایمان است
او امروز به اداره آمده بود
من بیرون بودم او را دیدم