2777
2789

دیشب مادرشوهرم گفت فردا ناهار بیاین من قبول نکردم گفتم خونه مامان ایناییم چون خواهرم اومده و تا چن ماه دیگه هم نمیبینمش 

صبح زنگ‌زدم به مامانم که میخوایم بیایم خونتون میگه زود بیاین میخوام برم خونه مامانم! 

باورتون نمیشه تقریبا هر روز خونه مامانشه(مامان بزرگم) 

منم اگر هفته یه بار برم خونه بابام میبینی نیم ساعت نشستم‌میگن میخوایم بریم خونه مامان بزرگ منم مجبور میشم پا شم برم خونم. 

الان که ناراحت شدم زنگ زده که بیا . واقعا پیش شوهرم آبروم رفت. 

همش ور دل مامانشه 

خودش هم داماد  داره هم عروس

بهش میگم تو هم یه خونه ای روزای تعطیل خونه بمون بچه هات بیان خونه ات! 

خلاصه روز مادر بود ولی اول صبح ناراحتی پیش اومد


الان که دارم اینو برات می‌نویسم، کاملاً رایگانه، ولی واقعاً نمی‌دونم تا کی رایگان بمونه!
من و دخترم بدون حتی یه ریال هزینه، یه ویزیت آنلاین از متخصص حرفه‌ای گرفتیم. کامل بدنمون رو آنالیز کرد، تک‌تک مشکلات رو گفت و راه‌حل داد.

خودم کمر و گردنم خیلی مشکل داشت، دخترم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت… و باورت میشه؟ همه‌ش رو درست کردیم!

اگه تو یا یکی از عزیزات مشکلات اینجوری دارید، همین الان تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

واسه ناهار میرفتی خونه مادر شوهرت، بعد حالا شام اگ خونه بود میرفتی خونه مامانت، بعدم میتونستی خواهرتو ی وعده دعوت کنی و اصلا نری خونه مامانت. ب خدا اگ من باشم پامو نمیذارم

ما ب همین خاطر هممون میریم خونه مادربزرگم

بزرگه احترامش واجب 

کادوی مامانمم همون شب میدیم

مامانم ققط ۱ خواهر داره 

الان قراره شب بریم 

واسه سلامتی تو دلیم دعا میکنی یدونه قبلا سقط داشتم🥺🥺❤️❤️❤️❤️
دیشب هممون اونجا بودیم 

ای بابا.... 

خب من‌می‌بودم دیگ نمی‌رفتم دعوت مادر شوهرم قبول میکردم چون دیشب با مامانم اینا بودم 

واسه سلامتی تو دلیم دعا میکنی یدونه قبلا سقط داشتم🥺🥺❤️❤️❤️❤️

دیشب همه رفتیم خونه مامان بزرگ. بابا دیگه بسه بخدا .یه روز خونه خودشون بمونن. ما هم آدمیمم. بهش میگم همونطور که تو دلت میخواد خواهرا و مادرت رو ببینی منم دلم‌میخواد

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792