دو روزه هوا برف و بارونیه بچمم مریضه بهش میگم حداقل این دوروز رو پیش من میموندی نه اینکه از صبح بری با رفیقات بیرون ۸-۹شب پیدات بشه
دیشب تنها تو بارونا مجبور شدم دخترمو ببرم بیمارستان شدید تب داشت
لفظی هم دعوامون شده زنگ زدم میگم تا ۶بیا خونه میگه برو بابا
حالا شما راهنماییم کنین میخوام در اتاق قفل کنم تو خونه راهش ندم
به مامانشم گله کردم گفت خودت بسازش من هرچی میگم سروصدا میده دستم
این کار رو بکنم یانه؟
من یبار درو قفل کردم شیکست شیشه رو حالا دیگه خوددانی
میزنه شیشرو خورد میکنه
چ بیفکره
خدا لعنت کنه هرچی شوهر رفیق بازهه
قفل کن نیاد تو
اگ میدونی برات بد نمیشه بکن
باز خوبه مادرشوهرت نمیگه حق داره جقدر واسه شما وقت بذاره یکمم بذارین تنها باشه بچم
راه حل خوبی نیست
کسی که دوست بازه بیشتر از خانوادش به دوستاش و بیرونش اهمیت میده تو خونه راحش نده شرط و شروط بزار براش
نه شخصیت اش خرد میشه دیگه زندگیتون خراب میشه
آره انجام بده تا حالا بهش با روی خوش گفتی که چرا مخالفی که با دوستاش بره بیرون اونم این همه مدت
بندازش دور این اشغالی رو.
اگه توی روزای سخت کنارت نباشه و بفکر عیاشی باشه.
توی روزای خوشی میخایین چکار.
مگه کار نداره
اینجور مردا درست نمیشن نمونش رو دارم
