بنظرم میون این همه خیانت و قهر و آشتی و مادر شوهر یه تجدید خاطره بکنیم 😍
اول خودم میگم
خب بگو
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
بگید 😊
هنو کسی نگف
اینقد طولانیه ک میتونم ازش کتاب بنویسم
خودم
اون منو دیده بود ولی اینستامو پیدا کرده بود کم کم بعنوان ی دوست اومد جلو بعد گفت از ی دختره خوشش میاد
منم ساده ساده راه حل میدادم که بره مخ طرفو بزنه 😐
تاااازه گفتم بزار خودم برم صحبت کنم باهاش🤣
بعد از ی مدت یهو وسط چت هامون گفت دوست دارم♥️
قیافه من😐😧
اگ دوست داشتین یا لایک کردین پیاممو دیدم دوست داره کسی بشنوه میگم🙂
شوهر من اصلا محبت کلامی بلد نیست خجالت میکشه و روش نمیشه امابجا دوستت دارم اولین بار گفت خوشحالم انتخابت کردم حس کردم رو ابرهام 😂
اولین بار پشت گوشم گفت..هیچوقت یادم نمیره اصلا قلبم ریخت
اولین بارش رو یادم نمیاد 🥲
ولی آخرین بار نیم ساعت پیش بود که زنگ زده بود
از صبح ساعت ۶ که رفته نیومده شب هم نگهش داشتن تا فردا شب ساعت ۷نمیاد 🥺😭
🤣🤣اولین بار سر کار بود گفت میشه برسونم تون یه کاری دارم باهاتون گفتم باش ـ بعد هیچ حرفی نمیزد میخواست بگه ونمیگفت. بعد که خواستم پیاده شم. گفت فلانی من عاشقت شدم دوست دارم میشه با من ازدواج کنی. جالبیش اینه مدیر عامل بانکمون بود منو با اسم کوچیک خطاب کرد گازشو گرفت ورفت منم هتج واج به رفتارش فکر میکردم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
