چند وقت پیش هم شوهرم هم بچم مریض بودن منم خسته و کوفته همزمان به جفتشون میرسیدم.بچمو به زور خوابوندم که به شوهرم برسم مادرشوهرم زنگ زد.منم برداشتم سلام علیک و ایا.بعد هی داشت دستور میداد که این کارو کن اون کارو کن منم حوصله نداشتم بچمم با زنگ این از خواب پرید شوهرم صدام کرد که بیا بچه داره گریه میکنه.منم بهش گفتم مامان همه اینارو بلدم کاری نداری گفت نه منم خدافظی کردم.(کلا عادت داره دستور بده خونمون میاد هی میگه اینو اینجوری کن اونو اونجا بذار و فلان هررررربارم شوهرم مریض میشه زنگ میزنه دستورای تکراریشو میده که البته اگه همینجوری با خودش حرف بزنی ناراحت میشه که فلانی بهم دستور داد).هیچی دیگه فرداش که شوهرم رفت سرکار زنگ زده به شوهرم چوقولی که درسا گوشی رو رو من قطع کرده😑از اون به بعدم دوهفته بچم مریض بود نه اومد نه زنگ زد فقط به شوهرم زنگ میزده.حالا که بچم خوب شده هرروز زنگ میزنه به شوهرم که دلم برا بچه تنگ شده زنت اونجوری باهام حرف زد نمیتونم بیام ببینمش فشارم میره بالا حرص خوردم.چیکار کنم با این
ب یورت بگیر جهنم بگه
شوهرت بهت چیزی نگفته؟
بد حرف زدی باهاش حق داره ناراحت شه
😂😂😂😂😂😂دقت کردی همشون میگن زنت بام بد حرف زده فشارم رفته بالا یه طرف بدنم لمس شده
خودم بلدم خدافظ؟😐 حق داشت ناراحت بشه حالا اینجا همه حقو ب عروسا میدن ولی اینبار واقعا بد گفتی میتونستی قطع ک کردی دوباره بهش زنگ بزنی بگی جریان چی بوده
بنظرم بد حرف زدی چند سالته؟
خب ب شوهرت بگو مادرت زنگ زد کای دستور داد.بچه هم ک با صدای زنگ بیدار شده بود و گریه میکرد تو هم منو صدا میکردی منم ب مامانت گفتم اگ کار نداری خدافظی کنم
بالخزه بزرگتره. معمولا مامانا چه مامان خودت چه مادرشوهر اینجوری موقع مریصی خیلی این دستورا میدن که اینو دم کن اون کارو کن
بهتر بود میگفتی باشه مامان. درست میکنم براش ببخشید بچه خواب بود یهو پرید. برم بعلش کنم اروم شد زنگ میزنم
ک..و...ن لغش زنیکه فضول ودروغگو
به یکورت بگیر بهتر نمیاد وبره
بدم میاد ازاینا دستور میدن ولی هیچکار نمیکنن فقط زبونشون کارمیکنه خب راست میگفت میومد کمکت
بعدشم میگن مادرو مادرو مهرمادری،خب اگه مادری حالیته بریز تو خودت زندگی پسرتو عروستو تلخ نکن دیگه نسناس!بعضی وقتااحساس میکنم مادرشوهراخوشحال میشن پسرشون بخاطراونازنشو بزنه،والا
بنظرم حق داره خودم بلددددممممم
درسته خودت بلدی اما طرز جوابت دادنت اشتباه
خب شما که اخلاقش رو میدونی بجای خودم بلدم میگفتی مادر جان بچه ام بیدار شده پسرت هم داره صدام میزنه بعدا زنگ میزنم
واوو چطوری انقدر راحت میتونین بگین که خودم بلدن یا یه جوابی بدین من اینا رو انقدر جمع میکنم مه باید تو یه وقتی ک بحث پیش بیاد بگم همون لحظه نمیتونم بگم
