2777
2789

بچه هاااا من با یه آقایی هستم که ایشون خانواده اش مذهبین ، خانواده ما هم قاطی پاتی مثلا مامانم مذهبی پدرم معمولی بیشتر کارای خیر انجام میده و اینا

حالا یه چیزی که هست این وسط ایشون خودش با خانوادش فرق داره ، اونقد مذهبی نیست اما گویا برای خانواده اش حجاب خیلی مهمه ، طوری که یه بار فامیلشون بی حجاب رفته تو مجلسشون هنوز با حرص ازش حرف میزنن 

بعد جدای از این ملاک های مادرش با شخصیت خود پسر در تناقضه!

مثلا میگه مامان من بفهمه یه خانواده ای مشروب میخورن کنسل میکنه نامزدیو ، درصورتی که خود پسرش مشروب میخورده از وقتی با من گشته دیگه نمیخوره! 

بعد مامانش بهش گفته من تورو میشناسم پس فردا از حجاب دختره ناراحت میشی ) من پوشیده میپوشم اما بدون روسری اینا ( 

بعد جالبیش اینجاس پسره خیلی با دخترا راحت و اوکیه قبلا دوستای دخترم داشته حتی سفر هم رفته

بعد مادرشونم گفتن که اصلا مسیر شما درست نیستش اگه میخواستید ازدواج کنید باید ۶ ماهه اقدام میکردید و اینا در صورتی که من اصلا سنتی نمیپسندم این آقا هم از اون اول حرف از سنتی اینا نزد دوس پسرم بود

الان موندم چیکار کنم ؟!؟!؟!؟! حس میکنم خنگ شدمممم🤬🤬🤬🤬🤬خیلی پسر محترم و آقاییه همو خیلی دوست داریم اما حس میکنم قراره خیلی مشکل شه 😶

اینم بگم که از لحاظ منطقه زندگی هم ما خیلی بالاتریم

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .

حس میکنم یه ازدواج سنتی برای ایشون خیلی مناسب تره نه؟!؟!؟!؟!؟!!؟

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .

فقط میدونم اذیت میشی با چنین خانواده ای.معلومه راضی نیست و میخواد رای پسرشم بزنه

برای کاربرهایی که«تـُرک و کـُرد» رو به شیوه صحیحش مینویسن احترام خاصی قائلم، به کوری چشم هرکی نمیتونه ببینه ایــران تا ابد یکپارچه است❤ اگه حوصلت شد امضامو خوندی بگو خدا جون پسر و همسر گوهر خانوم رو براش حفظ کن، امیدوارم خدا عزیزان خودت رو هم حفظ کنه دوست خوبم***پسر قشنگم صحیح و سالم اومد بغلم، خدایا ممنونتم که زیباترین فرشته ات رو برام فرستادی، هرچقدر شکرت کنم کمه، خدایا دامن هر ارزومندی رو سبز کن، پسر منم زیر سایه خودت و اهل بیت صحیح و سالم برام حفظ کن☆آمــین☆  بقیه امضام واسه دوره زیبای بارداریمه دلم میخواد بمونه اینجا😍✅️اگه چشمتون به امضام افتاد لطف کنید و برای همه خانمای باردار دعا کنید که دوره بارداری راحتی رو بگذرونن،گاهی روزها و شبا خیلی سخت میشن،مثل امشب که دوست دارم از شدت  حال بدم ساعتها بلند بلند گریه کنم...🥲♡♡♡نینی سایتیا بعضیاتون واقعا خوش قلب و مهربونید من براتون از خدا طلب خیر میکنم امیدوارم بهترین ها براتون اتفاق بیفته♡♡♡در تاریخ۱۶ آذر۴۰۱ ساعت ۶غروب دومین بیبی چکم مثبت شد ساعت۸:۳۰شب رفتم آزمایشگاه و تست بتام هم مثبت شد به لطف خدا و نگاه اهل بیت😍خدایا به قلب همه منتظرا نظر کن💖💖💖خدایا به من فرزندی سالم و صالح و زیبا بده و من رو در مسیر زیبا و ناشناخته‌ی مادری یاری کن♡ ۷دیماه۴۰۱ صدای قلب کوچیکت رو شنیدم...خدا برام صحیح و سالم نگهت داره جان مادر...امروز۱۱/11/401غربالگری اول رو رفتیم مامانی دکتر سونو گفت سالمی خداروشکر ولی گفت جنسیتتو نمیتونم فعلا بگم.من قربونت بشم که انقد شیطون بلا و ناقلا بودی و یجا بند نمیشدی😘همینکه سالمی عالیه جنسیتتو بعدا میفهمیم.امروز۲۱اسفند فهمیدم تویی که تو دل منی یه پسر قشنگی همه اعضاتو دونه دونه با بابایی دکتر بهمون نشون داد😍پسر جونم ما عاشقتیم و خدارو بخاطر داشتنت بی نهایت شاکریم، 17بهمن402اولین دندونات جوونه زدن و من خوشحالترین مامان دنیام🥹پسرم تو یکسال و یازده روزگیش اولین قدماشو برداشت 🥲خدایا شکرت ☆☆☆یک عضو قدیمــیِ تعلیق شده...!

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

فقط میدونم اذیت میشی با چنین خانواده ای.معلومه راضی نیست و میخواد رای پسرشم بزنه

آره منم همینو حس میکنم🤝

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .
فقط میدونم اذیت میشی با چنین خانواده ای.معلومه راضی نیست و میخواد رای پسرشم بزنه

به نظرت چی بگم به پسره؟؟ 

الان قیافم مثل عکس پروفایلته

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ  کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .
به نظرت چی بگم به پسره؟؟  الان قیافم مثل عکس پروفایلته

🤣🤣الهی

اینکه چی بهش بگی بسته به دلت داره چقد از رابطتون گذشته...من از بیرون گود دارم نگاه میکنم و میدونم هیچی ارزش نداره آدم انتخاب و عقیدش بخاطر اون زیر سوال بره

سنگاتو باهاش وا بکن.بگو در صورتیکه که من رو با همین شخصیت و خانواده میپذیرن پا پیش بذارن با چشم باز بیان!

برای کاربرهایی که«تـُرک و کـُرد» رو به شیوه صحیحش مینویسن احترام خاصی قائلم، به کوری چشم هرکی نمیتونه ببینه ایــران تا ابد یکپارچه است❤ اگه حوصلت شد امضامو خوندی بگو خدا جون پسر و همسر گوهر خانوم رو براش حفظ کن، امیدوارم خدا عزیزان خودت رو هم حفظ کنه دوست خوبم***پسر قشنگم صحیح و سالم اومد بغلم، خدایا ممنونتم که زیباترین فرشته ات رو برام فرستادی، هرچقدر شکرت کنم کمه، خدایا دامن هر ارزومندی رو سبز کن، پسر منم زیر سایه خودت و اهل بیت صحیح و سالم برام حفظ کن☆آمــین☆  بقیه امضام واسه دوره زیبای بارداریمه دلم میخواد بمونه اینجا😍✅️اگه چشمتون به امضام افتاد لطف کنید و برای همه خانمای باردار دعا کنید که دوره بارداری راحتی رو بگذرونن،گاهی روزها و شبا خیلی سخت میشن،مثل امشب که دوست دارم از شدت  حال بدم ساعتها بلند بلند گریه کنم...🥲♡♡♡نینی سایتیا بعضیاتون واقعا خوش قلب و مهربونید من براتون از خدا طلب خیر میکنم امیدوارم بهترین ها براتون اتفاق بیفته♡♡♡در تاریخ۱۶ آذر۴۰۱ ساعت ۶غروب دومین بیبی چکم مثبت شد ساعت۸:۳۰شب رفتم آزمایشگاه و تست بتام هم مثبت شد به لطف خدا و نگاه اهل بیت😍خدایا به قلب همه منتظرا نظر کن💖💖💖خدایا به من فرزندی سالم و صالح و زیبا بده و من رو در مسیر زیبا و ناشناخته‌ی مادری یاری کن♡ ۷دیماه۴۰۱ صدای قلب کوچیکت رو شنیدم...خدا برام صحیح و سالم نگهت داره جان مادر...امروز۱۱/11/401غربالگری اول رو رفتیم مامانی دکتر سونو گفت سالمی خداروشکر ولی گفت جنسیتتو نمیتونم فعلا بگم.من قربونت بشم که انقد شیطون بلا و ناقلا بودی و یجا بند نمیشدی😘همینکه سالمی عالیه جنسیتتو بعدا میفهمیم.امروز۲۱اسفند فهمیدم تویی که تو دل منی یه پسر قشنگی همه اعضاتو دونه دونه با بابایی دکتر بهمون نشون داد😍پسر جونم ما عاشقتیم و خدارو بخاطر داشتنت بی نهایت شاکریم، 17بهمن402اولین دندونات جوونه زدن و من خوشحالترین مامان دنیام🥹پسرم تو یکسال و یازده روزگیش اولین قدماشو برداشت 🥲خدایا شکرت ☆☆☆یک عضو قدیمــیِ تعلیق شده...!

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792