آغا من توی اتاقم یه انباری دارم بعد رفتم وسیله بردارم حال نداشتم بیام بیرون یک ساعت تمام نشستم اونجا بعد اونم عرضش خیلی کمه کامل جا نمیشدم پاهام روی دیوار بود😂😂😂😂
بعد دیدم یکی در اتاقمو میزنه باز حال نداشتم داد بزنم بگم تو انباری ام بعد همونجوری ساکت موندم😆😆
بعدش دیدم رفتش یکم دیگه دوباره اومد گفتم نگران میشه جواب دادم اینبارم بدنم خشک شده نمیتونم بیام برن
واقعا به عقل خودم شک کردم😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅😅