خدایی....خودت چطو نترسیدی....من اگه بودم سر ب کوه و بیابون گذاشته بودم
اسی خونه خاله من قشنگ نشسته بودیم تمام بحث اختلاف ها همسایه بغلی می‌شنیدیم کلا تو خونه خالم بودن انگار دیوار ها ساختمان ها آبکی شدن نترس عزیزم چیزی نبست و راحت بخواب
وسط پزيرايي جا انداخته بوديم همسرم كنارم خواب بود اونطرفم پسرم صداي يه اقايي بود قشنگ و واضح اين دوستاني هم كه ميگن توهم زدي خودت نشون روانپزشك اينا بده نظرشون محترمه و ناراحت نميشم ولي اين صداي آدمه يه اقا يه دختر بچه كه تابحال چندبار صداش اومده انگار از سوراخي داره نگاه ميكنه
سه واحد در يك طبقه كناريمون يه زن و شوهرن روبه رويي يه خانواده چهارنفره كه دختر ندارن
طبقه بالايي يه زن و شوهر يه دختر بچن
طبقه پايين يه خانواده چندنفره
نميدونم واقعا شايد حق با شما باشه صداي همسايه ها باشه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
