یاااا قراااان نمیدونم بنویسم چییی برای توصیف ترس ولی فقط میتونم ی چیز بتویسم و دیگ‌مودبانه اش ب ذهنم نمیااااد ریییییدممممممم
اخه يسري يه دختره نگاه ميكرد كه يواشكي انگار با مادرش حرف ميزد راجب خونم بعد مادرش بش گفت هيسسسس بعد من فكر كردم از ساختمون روبه رويي دارن نگاه ميكنن چون پنجره باز بود منم خيلي بلند با خنده گفتم دختر كوچولووو خوب نيست ادم خونه كسي ديد بزنه
خوب خيلي واضح ميشه فهميد وقتي اروم حرف ميزنن خيليم صدا نزديكهههه خيلي
راستی میتونی صدا رو ضبط کنی به شوهرت نشون بدی تا باور کنه ولس انشاالله خیر باشه
چرا چشميه اتفاقا هيچي هم جلوش نيس يعني بازه
من دو روز اومده بودم اينجا همسايه رو به رويي فوت كرد به مرد ٦٠ساله اينا بود تو خونه تنها بود در خونشم باز بود يعني ما ديديم در خونش بازه مرده هم معلوم بود نيمه نشسته بود بعد شلوارش يكم اومده بود پايين ولي ما اصلا شك نكرديم كه فوت كرده تعجب كرديم چرا در خونش نيمه باز گذاشته بااين حالت نشسته
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
