عنوان
خسته شدم از بس ک شبا از فکدوخیال خوابم نبرو کاشکی ازاین شوهرجدا میشدم واقعا دیگه روانی شدم بخدا
208 بازدید
|
14 پست
انقدر ک باهاش جروبحث و کل کل کردم درطول ۸سال زندگی و آخرشم به کتک و دعوا وتوهین ب خودم و خانوادم ختم شد هیچ خوشی نداشتم بشدت خسیسه و هیچ محبتی بهم نداره همیشه توخونه تنهام بابچه ها هیچ سرگرمی ندارم همش جلوی پیشرفت منو میگیره وبه همه چیز گیر بیخود میده تا عصبی ام میکنه الان انقدر عصبی هستم ک دلم میخاد یکدفعه ای داد بزنم جیغ بکشم و گریه کنم تا حالم خوب شه مثل خر گرفته خوابیده شبا تاصبح خوابم نمیبره چیکار کنم دوتابچه هم دارم ک خیلی خوبن فرشته هستن اما واقعا دیگه نمیتونم با این ادامه بدم چیکار کنم
