سلام.خواهرشوهر من(مثلا مینا) ۱۴ سال ازم بزرگتره ولی خیلی باهام لج داره و همش تیکه کنایه میندازه.جریان برمیگرده ب عروسی خاهرشوهر کوچیکه.اونجاام انقد رو مخم رفت ب شوهرم گفتم دیگ نمیام خونتون شوهرمم رفته بود دعوا کرده بود و نمیدونم اون بین چ اتفاقی افتاده بود کتکش زده بود.اخه شوهر من اصلا دست بزن نداره.نمیدونم حالا چی گفته بود.خلاصه چندساعت بعد خونه مامانم اینا خاب بودم مادرشوهرم و ۲ تا خاهرشوهرا زنگ زدن گفتن پاشو بیا.منم رفتم به همه سلام دادم دیدم مینا تو چشمم نگا کرد سلام ک دادم روشو برگردوند.منم بهم برخورد فرداشب ک باز رفتم بهش دیگ سلامم ندادم.بعد دو ماه من رفتم مشهد اصلا بمن زنگ نزدن هیچکدوم چون طرف ما رسمه زنگ میزنن زیارت قبول میگن.من باز رفتم سوغاتی براشون گرفتم.بعد یکماه بچش مریض شد افتاد بیمارستان دوبار زنگش زدم جوابمو نداد.اصلا بعدشم زنگ نزد.حالا رفته نشسته برا پدرشوهرم تعریف کرده اره فلانی داداشمو تحریک کرده بیاد منو بزنه.پدرشوهرمم هی تیکه شو بمن میندازه.پس من بدبخت ک با تیکه و کنایه ها و دخالتای اون زندگیم تلخ شده گناه ندارم؟؟؟ حالا بنظرتون عید ک میاد شهرستان چکار کنم؟؟ باهاش قهر باشم یا نه؟؟چجور رفتار کنم؟تروخدا راهنماییم کنید خیلی مهمه برام