2777
2789

من یه بار موقع نماز صبح بود هوا هنوز کاملا تاریک بود پاشدم وضو بگیرم ،،خونمون اپارتمان ۲ واحدی که درا روبرو همن بعد دیدم از بیرون سر و صدا وصدای چندتا پا میاد ،،،اتفاقا همسایه روبرومونم مسافرت بودن ،،فکر کردم از راه رسیدن ،از چشمی در نگاه کردم دیدم بیرون کاملا تاریکه،،اخه وقتی تو راهرو میریم چراغا خود به خود روشن میشن،،ولی اون موقع هیچ چراغی روشن نبود ،،هر چی نگاه کردم از چشمی فقط تاریکی مطلق بود ،،جای ترسناکش این بود که یه چراغ قرمز کوچیک کنار در اسانسورمون هست اون هی ناپدید میشد باز دیده میشد باز هی ناپدید میشد هی دیده میشد انگار یکی هی از جلوش رد میشد خلاصه که همین‌جور ادامه داشت من خیلی ترسیدم رفتم شوهرم بیدار کردم اومد در باز کرد ولی هیچکی نبود از همسایه هم خبری نبود،،در که بستم اومدم تو دوباره از چشمی نگاه کردم این بار چراغ اسانسور یه سره دیده میشد از اخر نفهمیدم چی بود و چی شد ولی فکر کنم کار جنا بود

من خواب بودم توام اون سبکی و بی وزنی و حالت ژله ایی رو درک کردی دیدی چقد روانه و سبک 

نه  اون جوری نبودم ،فقط خودم بودم انگار اونی هم که خوابیده بود من بودم، ولی اصلن برام عجیب نبود تو‌ اون حالت که چرا دوتا شدم 😢😂

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

من خیلی میترسیدم با اینکه حتی خونه بابام هم جن شر زیاد بود بخاطر مامانم ک دنبال دعا نویسی میرفت

اونجورموقع قرآن روبازبذارفرارمیکنن درضمن بسم الله خیلی تاثیر داره 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز