شوهرش جراحی کرده اونوقت خانوم زحمت نکشیده یه توک پا بره بیمارستان پیش شوهرش!!!!! به من زنگ زده تو با شوهرت برو اگه مادرشوهرم اومد نگه هیشکی از طرف خانواده ی زنش نیومده!!!!
شوهرش ۳تا داداش داره اونا سر کارو بارشونن نمیان دو ساعت پیش برادر مریضشون وایستن ولی این خواهرشوهرم انقد از صب زنگ پشت زنگ زد شوهرمن پاشد رف بیمارستان براش وسیله برد
حالا هم زنگ زده بگو شبو بمونه پیشش همراه باشه مرخصی بگیره ال کنه بل کنه !!!!
حالا اینم اضافه کنم شوهر من شیفت شبه دیشبو نخواییده از صبم که آواره ی اینا شده شبم باز باید بره سرکار دیگه دارم خل میشم از دستشوننننن
هی زنگ میزنه خواهرشوهرم دری وری میگه ب نظرتون زشته بگم " تو که زنشی نیومدی پیشش از ما توقعی نداشته باش ما چرا خودمونو هلاک کنیم؟! "
میترسم ناراحتی پیش بیاد شوهرش خیلی ادم خوبیه ولی حیییف ......