چقدر با بچت رفیقی؟ اگه بچه بالای ده سال داری بیا اینجا

از چ نظر خلا؟؟؟

از زبان ی دختر ۱۹ ساله اینو بکم ک خ با مامانم راحتم تنها دوستمه ک همه چیمو میگم بهش 

تنها من اینجوری نیستم داداشامم همینن

سلام.منم یه دختر کلاس هفتمی دارم که خیلی با هم جوریم.تمام حرفاشو بهم میگه ولی بعضی وقتا هم به بعضی از حرفام توجه نمیکنه.البته کم پیش میاد.

پسر منم ده سالشه منم باهاش صمیمی هستم میاد حرفاشو بهم میگه منم گوش میکنم نه ایراد میگیرم نه راهکار. مثلا چند وقت پیش گفته رو یکی از همکلاسی‌های دخترش کراش داره اسمشم دوتایی گذاشتیم کلم بروکلی . هی سر به سرش میزارم میگه ماماننننننن تموم کن  

همجنس بودن نزدیک بودن میاره و طبیعیه که به خاطر جایگاه مادر یا پدر بودن ی خلاهایی به وجود میاد که باز در این خلأهای رابطه دوستانه پدر و مادر پر رنگتر میشود و میتواند پوشش دهنده باشند 

من خودم با توجه به شرایط اخلاقی که دوست دارم حرف حرف من باشد وبا پسرم هم ماه تولدم یکی هست و آن در اول نوجوانی کلاس هشتم هست خیلی رابطه صمیمانه ندارم ولی پدرش باهاش صمیمی تر هست و از این لحاظ اوکی هستم چون اخلاق و رفتار همسرم بسیار منطقی و اصولی هست و با خودم می‌گویم خوبه از پدرش یاد بگیره و ... 

دختر من ۱۵ سالشه ماهم باهم دوستیم و راحت

از کراش هایی که رو خواننده ها و بازیگرا میزنه بهم میگه در مورد دوستاش مدرسه و اتفاق هایی که افتاده تعریف میکنه با هم فیلم میبینیم و اهنگ های مورد علاقه شو گوش میکنیم و خیلی چیزای دیگه ولی منم همین حس و دارم 

گاهی هم البته فاز نصیحت دارم فکر کنم بده 

 آفرین خیلی مادر مهربان و فداکاری هستید و بسیار سخت هست

خیلی خوبه که بین دوتا فرزند که همجنس هم نیستند دوست خوب برایشان هستید 

مرسی 

خداشمارم برا بچه هات حفظ کنه ❤

ببین شاید پسرت درونگراس سعی کن متوجه شخصیتش بشی چون مشکل خ از والدین اینه با بچه های درونگرا کنار نمیان مثلا حس میکنن بچه ی مشکل عاطفی داره درصورتی ک اصلا اینطوری نیست بچه با خودش بیشتر حال میکنه بعدشم ازش بپرس چرا ازمهمونی خوشت نمیاد شاید از رفتن ب خونه ادمای خاصی خوشش نمیاد شاید بچه ها اذیت میکنن یا مثلا از صاحبخونه یچی دیده و اذیتش کرده 

اگه درونگراس بهش بگو کوتاه میریم و برمیگردیم و واقعانم بهش اخترام بذار 

خ خوبه ک سعی میکنی مشکل یابی کنی و همدم بچه هات باشی ❤

پسر بزرگم نه سالشه 

خیلی مغرور و اصطلاحا تخس(دیکته ی صحیحش رو‌ نمیدونم 🤦)  هست . 

خیلی میترسم از هم دور بشیم 😥 

مثلا وقتی اوقاتش تلخ میشه ، ترجیح میده تنها بمونه