گریه های بی دلیل دخترم

mali_20

عضویت: 1398/11/01

تعداد پست: 4892

لثه هاش قرمز یا متورم باشه دندون داره درمیاره

1401/10/14

|

11:02

عضویت: 1397/04/26

تعداد پست: 509

عزیزم اگه شیر میخوره بچه برادرم کولیک داشت به شیر حساس بود همه ش گریه میکرد الکی طفلی ، یه دکتر ببریدش چک کنید میتونه از دندونشم باشه 🫂

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .

1401/10/14

|

11:03

مدیر استارتر

عضویت: 1401/10/14

تعداد پست: 743

لثه هاش قرمز یا متورم باشه دندون داره درمیاره

لثه اش،خون آلوده اما نمیدونم بابت دندون هستش چیه چون اسهال نیست تب هم نداره

کاش ثروتمند بشیم میدونم که می شیم چون خدا بهم قول داده

1401/10/14

|

11:03

mali_20

عضویت: 1398/11/01

تعداد پست: 4892

لثه اش،خون آلوده اما نمیدونم بابت دندون هستش چیه چون اسهال نیست تب هم نداره

یعنی چی خون الوده؟؟

1401/10/14

|

11:04

مدیر استارتر

عضویت: 1401/10/14

تعداد پست: 743

عزیزم اگه شیر میخوره بچه برادرم کولیک داشت به شیر حساس بود همه ش گریه میکرد الکی طفلی ، یه دکتر ببری ...

دکتر زیاد بردم پری شب بردمش پیش یه سید گفتم براش دعا بنویسه خوب شه بازم خوب نشد

کاش ثروتمند بشیم میدونم که می شیم چون خدا بهم قول داده

1401/10/14

|

11:04

مدیر استارتر

عضویت: 1401/10/14

تعداد پست: 743

لثه اش،خون آلوده اما نمیدونم بابت دندون هستش چیه چون اسهال نیست تب هم نداره

بآلای لثه اش حالته تورم داره و خون توش جمع شده

کاش ثروتمند بشیم میدونم که می شیم چون خدا بهم قول داده

1401/10/14

|

11:05

عضویت: 1397/04/26

تعداد پست: 509

دکتر زیاد بردم پری شب بردمش پیش یه سید گفتم براش دعا بنویسه خوب شه بازم خوب نشد

متخصص هم بردینش عزیزم ؟

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .

1401/10/14

|

11:06

مدیر استارتر

عضویت: 1401/10/14

تعداد پست: 743

متخصص هم بردینش عزیزم ؟

اره ازوقتی بدنیا اومده لاغره لاغر هستش اشتهاشو چندروزی میشه از دست داده حتی نمیزاره یه دسشویی برم ازبس دنبالم جیغ میکشه دلش میخواد کنارش فقط بشینم

کاش ثروتمند بشیم میدونم که می شیم چون خدا بهم قول داده

1401/10/14

|

11:08

مدیر استارتر

عضویت: 1401/10/14

تعداد پست: 743

متخصص هم بردینش عزیزم ؟

طاقتم تموم شده کارای خونه ام مونده وقتی می‌خوابه فقط ده دقیقه می‌خوابه باز بیداره

کاش ثروتمند بشیم میدونم که می شیم چون خدا بهم قول داده

1401/10/14

|

11:08

عضویت: 1397/04/26

تعداد پست: 509

اره ازوقتی بدنیا اومده لاغره لاغر هستش اشتهاشو چندروزی میشه از دست داده حتی نمیزاره یه دسشویی برم از ...

الهی عزیزم دقیقا بچه برادر منم اینطوری بود اما اون از شیر مادر بود ، تا از شیر مادر گرفتنش درست شد ، به معده ش نمیساخت

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .

1401/10/14

|

11:11

مدیر استارتر

عضویت: 1401/10/14

تعداد پست: 743

الهی عزیزم دقیقا بچه برادر منم اینطوری بود اما اون از شیر مادر بود ، تا از شیر مادر گرفتنش درست شد ، ...

دیه نمیدونم باید چیکار کنم یعنی دیروز صبح ادرار داشتم چند ساعت خودمو گرفته بودم چون دخترم یه جوری دنبالم جیغ میزنه انگار میخوان چیکارش کنن

کاش ثروتمند بشیم میدونم که می شیم چون خدا بهم قول داده

1401/10/14

|

11:13

hamid_mi

عضویت: 1401/10/06

تعداد پست: 246

محیط خانه شما سنگین هست.

یک‌مدت برید خانه پدر و مادرتون ببینید اونجا هم گریه میکنه.

و اینکه این دعاهایی که میگیرید سنگینی اورده

بندازید در یک لیوان سرکه سفید تا چند روز بمانه

( محقق در زمینه فیزیک و متافیزیک و انرژی )غیر از استارتر امکان پاسخگویی به سوال شما کم هست لطفا ریپلای نکنید.من کار خوب و درست خودمو انجام میدم ، شما رو خوشحال کرد ، بسیار خوشحال میشم ، شما رو ناراحت کرد ، بسیار، بسیار، بسیار متاسفم . اما کماکان کار خوب و درست خودمو انجام میدم . من نیامدم به این دنیا تا دیگران رو راضی و خوشحال نگه دارم .

1401/10/14

|

11:14

1 نفر لایک کرده اند ...

عضویت: 1397/04/26

تعداد پست: 509

دیه نمیدونم باید چیکار کنم یعنی دیروز صبح ادرار داشتم چند ساعت خودمو گرفته بودم چون دخترم یه جوری دن ...

الهی عزیزم یکم دیگه بزرگ شه دیگه اینطوری نیست نگران نباش

ما دخترهای غمگین شانزده ساله ای بودیم که فکر میکردیم اگر میشد رنگ موهایمان را روشن کنیم ، تکلیفمان هم روشن می شد. ما ، با ماتیک های قایمکی و کابوس های یواشکی و آرزوهای دزدکی . ما و کارت پستال هایِ « سوختم خاکسترم را باد برد ، بهترین دوستم مرا از یاد برد» ...ما و شعرهای دوران مدرسه ، اولین دست نوشته هایی که توی دفتر ِ کوچک یادداشت می نوشتیم و مشاور دیوانه به خیال اینکه این یک نامه برای پسر مردم است از ما می دزدید .ما ، که تمام عمر ترسیدیم دختر بدی باشیم . ترسیدیم مقنعه هایمان چانه دار نباشد و چشم سفید باشیم . ما که توی کتاب هایمان فروغ نداشتیم ، چون فروغ میان بازوان یک مرد گناه کرده بود ، ما فقط یادگرفتیم مثل کبری تصمیم های خوب بگیریم ، و آن مرد ؛ هر که می خواهد باشد . مهم این است که داس دارد .

1401/10/14

|

11:14