2777
2789
عنوان

داستان زندگی من+

| مشاهده متن کامل بحث + 462 بازدید | 24 پست

بعداز چند سال هنوز اتفاقی که برات افتاده بزرگ میبینی؟یا کم رنگتر شده بزرگترشدی پیش پا افتاده میبینیش

دراین درگَه که گَه گَه کَه کُه و کُه کَه شود ناگه ز امروزت مشو غره که از فردا نه ای اگه

دلم میخواد همه چیزو فراموش کنمو منم مثل همه یه مادر داشته باشم که مثل همتون وقتی حالم بده سرمو بزارم رو پاهاش با موهام بازی کنه اما من نمیدونم چمه که این اجازه رو نمیدم بهش دام میخواد بغلم کنه میدونین خیلی سخته کسی که اتاق بغلیتو اسمش مادرته تاحالا بغلت نکرده باشه یعنی خودتم اجازه نداده باشی امشب این تاپیکو زدم که از شما راهنمایی بگیرم که باید چیکار کنم با خودم با خودم که با خودشم تو جنگه وقتی از همه دنیا پره چجوری میتونه به خودش بقبولونه بره تو بغل مادری که هیچوقت مادری نکرده؟

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

یا اصلا بقیشم مثل همین چهارسال ادامه بدم و کاری بهش نداشته باشم یا سعی کنم روابطمونو درست کنم؟اصلا میترسم میترسم از اینکه باهاش خوب بشم و باز ازش ضربه بخورم و پشیمون شم از کارم ولی واقعا دارم با پوست و استخون این دوریه رو تجربه میکنم 

فقط یه بار شهامت داشته باش الان که روز مادر نزدیکه یه هدیه بگیر بهش بده یه بغل کن.دیگه برای همیشه راحتی.فقط یه بار جرات به خرج بده سختیش همون یه باره با خودت بجنگ و پیروز شو

دراین درگَه که گَه گَه کَه کُه و کُه کَه شود ناگه ز امروزت مشو غره که از فردا نه ای اگه
بعداز چند سال هنوز اتفاقی که برات افتاده بزرگ میبینی؟یا کم رنگتر شده بزرگترشدی پیش پا افتاده میبینیش

اون اتفاق واقعا برای من سنگین من مجبور شدم چندین ماه بیرون از خونه باشم دوبار خودکشی کردم و همش به خاطر نداشتن پشتیبانی خانوادم بود 

فقط یه بار شهامت داشته باش الان که روز مادر نزدیکه یه هدیه بگیر بهش بده یه بغل کن.دیگه برای همیشه را ...

شهامتش هست اما من اگه این کارو کنم اون خورد شدنو تنها بودنو بی کسی بچگی تا الان منو کی جواب میده انگار غممو خودمم بی ارزش کردم با رفتن تو بغل کسی که هنوز که هنوز به خاطر اسیبایی که به روحم وارد کرد قرص اعصاب مصرف میکنم:)

معلومه دوسش داری و اون...

اون هیچوقت بلد نبودص مادری کردنو فقط محبتشو با غذا درست کردنو لباس خریدنو دنبال کارای دانشگاه ما افتادن نشون میداد اما من یه اغوش میخواستم که وقتی مثل الان شیکستم برم تو  بغلش تا صبح زار بزنم باهام بیاد بیرون درکم کنه ولی اون اصلا انقدر خودشو درکیر کارای شام و ناهارو حرف زدن با فامیل کرده که من اصلا نمیدونم واقعا ماروهم دوست داره؟:)

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   honye_ella  |  2 ساعت پیش
توسط   vittozahra  |  2 ساعت پیش