بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اخرین باری که تو چشم مادر بزرگم نگاه کردم هنوز اون نگاه بعد۱۲سال تو ذهنمه.اخرین باری که یکی از عزیزانمون رو دیدم و قرار بود برم به دیدنش و تنبلی کردم و اخرم ندیدمش..
ای کاش به یادمون باشه ک شاید امروز آخرین روزه زندگیمونه و مواظب رفتارهامون باشیم که نشه برامون حسرت
من عموم قلبشو عمل کرده بود جوونم بود ،گفتم بیارن خونه برم بیمارستان نرم ،اما ب خونه نرسید
من امام رضایی ام🌹🌹🌹دل من گم شد اگر، بسپارید امانات رضا... و اگر از تپش افتاد دلم ببریدش ملاقات رضا... از رضا خواسته ام بگذارد که غلامش بشوم همه گفتند محال است ولی دلخوشم من به محالات رضا(علیه السلام)
آخرین باری ک قرار بود آخر هفته برم و مادربزرگمو ک تو بیمارستان بود ببینم اما وسط هفته پر کشید و حسرت دیدنش ۶ ساله ب دلم موند
دخترا اسم من صرفا بخاطر نشوندن خنده روی لبهای قشنگ شماهاست ک شاید تو یه لحظه ای ک غمگینین یا حوصله ندارین منو تو یه تاپیک ببینید و لبخند بزنید 😁نگید ک فکر میکنید من یه دسته پشم فرفری ام که رو ساق پاهای کلفت صغرا نشستم که ناراحت میشم ازتون 😑😑😑🤣🤣🤣🤣🤣🤣 تو بعضی تاپیکا میگن واقعا پشمهای فر خورده صغرا ؟؟؟؟!!!!!منم در جواب میگم پَ کی ؟ اصغر ؟ 🤣🤣🤣🤣اینایی ک معتقدن مردا یا زنایی ک خیانت میکنن همسرشون یا طرف مقابل براشون کم گزاشته منو ریپلای نکنید چون پرم به پرشون گیر کنه پرپرشون میکنم 💪💪💪🙅🙅🙅 من تو دلم همییییشه غمههه حتی اون لحظه هایی ک تو تاپیکای فان کامنتی میزارم ک شما زمینو گاز میزنید هم باز من تو دلم غمگینم اما هنوزم سر پام
روزی که دکتر بردم خونه پدرو مادرم کرونا داشتن بعد رفتم داروهاشون گرفتم آخرین بار بود که تو خونه شون پدرم و دیدم فرداش بستری شد و دوشنبه ای که تلفنی باهاش حرف زدم و سرفه کرد برای اینکه غصه نخورم و نترسم گفت چیزیم نیست صبحانه خوردم تو گلوم گیر کرد