عزیزم همسرم گزارش آنلاین میده به خانم
بعد یه بار گفتم دلم سفر ترکیه می‌خواد پشت تل به دوستم ز زده بود به داداشش خانمت داره میره ترکیه کجای کاری
به خدا از خدا از همه ناامید شدم
کارش غیبت از حتی خواهرش خالشه حسادت که دیگه حد نداره اما شوهر من شهیدشه بزنم به برادر بگه زندگیمو سیا کنن
چرا حال شوهرتو سر جاش نمیاری؟
حالا با این وجود ک شوهرت برات ارزش قائل نیست میخوای
یک بچه ی دیگ بیاری برای چی؟
که اونم بیاد به دنیا سه تایی حرص بخورید؟
من باشم فرار میکنم میرم مهریمم میگیرم خواهرشم یک کتک کامل میزنم دق و دلیمو خالی میکنم سرش ابروشم میبرم تو کل فامیل
میگم این با داداشش اره
برا بچه دار شدن حتما نباید عاشق شوهرم باشم
شوهرم ثروتمنده سن بالا هم ازدواج کردیم هر دو خواهرش امید داشت برادره زن نگیره همه چی بهش برسه با تولد پسرم مث دیونه ها موهاش میکشیذ از زعفرون و دعا گرفتن برا من تا پیدا کردن دوست سابقم پیش رفت
پسر من تنهاس نیاز به همبازی داره نمیتونم به خاطر خودم بهش مدیون باشم
سلامت باشی عزیز
دل سوزی درد منو دوا نمیکنه مشاوره میرم راه های مسخره و غیر واقعی پیش روم میزاره به خدا زندگیم شده الکی خندیدن دشمن شاد نکردن هر تحقیری تحمل کردن
دام می‌خواد خواهرش خفه کنم دلم می‌خواد موهاشو بکشم بگم روز نامزذبم عقدم عروسیم سیا پوشیدی و ماتم گرفتی ازش متنفرم
خواهرش روانشناسی خونده قشنگ بلده چطور مظلوم نمایی کنه و حرفش و غیر مستقیم بزنه
کاری کرده داداشش هر چی کارت دارم پیامک هم به حساب خودش میره هم من بس که خانم میگه فلان دوستم به شوهرش میگه فلان جنس این قیمت خریدم و باقی پولو برمیداره
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
