2794
سلام . غصم اینجا مینویسم چون هیچ کیوندارم.من ده ماه پیش با همسرم اومدیم خارج از کشور همسرم شش سال اینجا دانشجو ومنم برا ازمون اومده بودم که قبول نشدم دلیلیش هنوز نفهمیدمچون استاد داشتم و قول قبولی داد بود. بعد یک ماه عصاب خوردی استرس و بی پولی من تو ازمایشگاه همون استاد شروع به کار کردم که فهمیدم حاملم. همه شروعع کردن گفتن که سقط کن به ما ربطی نداره حتی همسرم تحدیدم کرد اگه سقط نکنی میزارم میرم مادر همسرم داد میزد سرش که بگو سقط کنه به ما ربطی نداره خواهرش پیام میداد ولش کن برو تا بدبخت نشدی . خانواده خودمم گفتن بیا اینجا بدنیاش بیار برو درست بخون شوهرم میگفت بری طلاق میگیرم. شرایط ویزامم معلوم نبود که اصلا بتونم بمونم اینجا یا نه .مدام میاوردم بالا تا حدی که یه بار از هوش رفتم و امبولانساومد بردم.همسرمم میگفت نیار بالا حالم بد میشه مدام دعوامون میشد . تا یه روز صبح گوشی همسرم دست من بود که خواهرش پیام داد بهش داری از خونه میری وسایلت جمع کن برو چیزی جا نمونه چون ما یه جا بیست متری کرایه کردیم به اسم من پیامارو که خوندم واقعا قلبم گرفت از بچگی با این باور بزرگ ششده بودم که هر کی حامله میشه باهاش مهربون میشن نازش میکشن نه اینکه همه بهش حمله کنن برا کشتن بچش همون روز رفتم بیمارستان بچم کشتم نه ماه دارم عذاب میکشم درد میکشم از همه دنیا سیرم دلم فقط میخواد بمیرم همین نمیدونم چرا جرعت خودکشیندارم.حالا واقعا نمیدونم چطورینجات پیدا کنم
پاسخ مشاور

مرکز خدمات روانشناسی و مشاوره نیکو

سلام دوست گرامی شنیدن داستان زندکی شما واقعا متاثر کننده بود و رنجی که کشیدید درکش برای من هم سخته متاسفانه خیلی وقتها مسائلی که میتونه با رفتارهای مساله مدار و بالغانه راحتتر حل بشه به دلیل تعارضهای پنهان بین زوجین و خصواصا مثلث سازی های داخل خانواده از طرف هر یک از زوجین شکلهای پیچیده ای به خودش میگیره . واقعیت اینه هرگز در حوزه های درونی و روانی نسخه آماده ای برای انسانها وجود نداره و بهتون تاکید میکنم حتمی و حتمی در شهری که هستید به رواندرمانگر معتبری مراجعه کنید چرا که حل این وضعیت به تنهایی ممکن نیست و امکان بدتر شدن شرایط خیلی زیاده . اما میخوام با یک سوال و کمی توضیح بحث رو تاحدودی براتون شفاف کنم وقتی یه نیروی به شدت قوی با یه شیء ساکن برخورد میکنه، چه اتفاقی میوفته؟ مغزتون سوت کشید، اینطور نیست؟ پاسخ سوال را نمیدونم اما به طور یقین ایده ای تو این زمینه وجود داره؛ وقتی این قضیه در حوزه رابطه بین اشخاص رخ میده ((هر دو طرف ماجرا رنج میبرند )) اینجا چند سناریو را در مورد این برخورد مطرح میکنم: ∗ یکی از زوجین بچه میخواد و طرف مقابل نه. ∗ یکی میخواد خارج از کشور زندگی کنه و دیگری نه. ∗ یکی تربیت مذهبی برای فرزنداناش میخواد و طرف مقابلاش نه. ∗ یکی خواستار آمیزش جنسی زیاده و اما دیگری نه. اینها شرایط دشوار، پیچیده، دردناک و آشفته ای هستند که به ندرت راه حلهای ساده دارن. نمایشنامه نویس بزرگ، جرج برنارد شاو، نظرش اینه که :"برای هر مشکل پیچیده، راه حل آسان اما اشتباه وجود داره." شاید در حال حاضر ذهن شما دوست نداره این ایده را بپذیره ، ذهنتان به طور کلی سخت تلاش میکنه که راه حلی پیدا کنه: تحلیل، تحلیل، تحلیل، اندیشه، اندیشه و اندیشه. اما احتمالاً موفق نخواهدشد. حرفهای من رو باور نکنید ؛ تجربه خودتون رو بررسی کنید. اگر در حال حاضر دچار شرایط دشواری هستی ، که به نظر میرسه هستی ، به این فکر کن در تلاش برای حل مشکل چقدر زمان صرف کردی ؟ بابت اضطراب، نگرانی، فکر و خیال، تجزیه و تحلیل، یا در فکر فرورفتن ، زندگیت رو هدر دادی؟ و این قضایا چه تأثیری بر رابطه شما داشته ؟ قضیه ناراحت کننده اینه که وقتی در مورد این قضایای دشوار فکر میکنیم، شریک زندگی ما مثل دشمن ما به نظر میرسه، و این فقط شرایط رو دشوارتر میکنه. واقعیت ناگوار و سختتر اینه که: شرایط دشوار راه حلهای ساده نداره. میتونید این واقعیت رو بپذیرید؟ زندگی اونو(شرایط دشوار) به سمت شما پرتاب میکنه ، چنین انتظاری نداشتی ، این درخواست شما نبود. این را نمیخواستی، اما وجود داره ، این دقیقاً همان چیزیه که زندگی اونو نشانه میگیره ، دردناک و دشواره، غیر منصفانه است. اما نمیتونید اونو به زندگی پس بدید ، بنابراین، آیا میتونید این واقعیت را گسترش بدید و فضایی برای احساس دردناکی که به دنبال داره ، آماده کنی؟ و آیا میتونید از رنج خود درست استفاده کنی؟ شاید میپرسی: چی میگی؟ دیوانه شدی؟" راستش نه ... هر چند ظاهراً این طور به نظر میرسه ، از جمله مواردی که رنج در اون به شدت کارآمده، اینه که به شما کمک میکنه حسی را توسعه بدید که به آن "شفقت" میگن.... شفقت از دو عبارت لاتین کهن ریشه گرفته : عبارت اول به معنی: "با هم" و بخش دوم به معنی "رنج کشیدن" هستش. معنای لغوی کلمه میشه؛ شفقت. امروزه، استفاده جدید از این واژه معنای پیچیده تری داره. مفهوم شفقت توجه کردن به رنج و مرارت زندگی، توأم با روحیه مهر و محبت و آرزوی حقیقی برای کمک، تربیت یا حمایت از خودمون، اطرافیانمون و دنیا هستش . عشق همه چیز نیست، عشق تنها چیز است. سجاد بهرامی روانشناس بالینی-هیپنوتیست عضو رسمی انجمن روانشناسان بافتگرا امریکا

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
پرسش ها و پاسخ های مشابه

: الان براتون مینویسم شاید بنظرتون مسئله پیش پاافتاده و بچگونه ای بیاد ولی منو اذیت میکنه پسرم دوسال

پاسخ ضمن عرض سلام پیشنهاد می شود در این زمینه از مشاوره های روانشناسی کودک استفاده نمایید

الان براتون مینویسم شاید بنظرتون مسئله پیش پاافتاده و بچگونه ای بیاد ولی منو اذیت میکنه پسرم دوسالشه

پاسخ ضمن عرض سلام پیشنهاد می شود در این زمینه از مشاوره روانشناسی کودکان کمک گرفته شود.

با سلام,من هفته گذشته سونوگرافی,به حساب آخرین پری ۶هفته و ۲روز بودم.جواب سونو رو براتون مینویسم لطفا

پاسخ سلام طبق سونوگرافی ۵هفته و۵ روز میباشید تعداد صربان قلب جنین نرماله نگران نباشید

سلام خسته نباشید من و همسرم دو ماهه اومدیم خونه خودمون ولی همسرم خیلی مامانی هست فقط طرف مامانشو میگ

پاسخ سلام سن خودتون وهمسرتون رو نفرمودید با توجه به اینکه دو ماه هست که زندگی مشترکتون رو شروع کردید این اختلافات تا حدودی طبیعی هست دونفر با دو تربیت و فرهنگ متفاوت وقتی زیر یک سقف میرن اختلاف نظرهای زیا...