2794

اتفاقات بد گذشته را نمیتوانم فراموش کنم؟

نام ارسال کننده محرمانه می باشد 94 بازدید

سلام اصلا آدم نرمالی نیستم هفت روز هفته یک روز در میون خوب و بدم 5 نفرمسبب زندگی بد من هستن 2 عمو و 2 زن عمو و بابا

پدرم دیوانه وار عموهامو دوست داشت الان پدر من فوت شده وقتی زندگیمو مرور میکنم و میبینم که چطور جوونیمو ازم گرفتن دوست دارم مخصوصا عمو بزرگمو ببرم در خرابه سیر کتکش بزنم و فحشش بدم و بگم کجاهای زندگی ما دخالت کرده چون اصلا قبول نداره که دخالت کرده از 24 ساعت 15 ساعت با تی وی و گوشی میگذره ..انگیزه هیچی ندارم احساس میکنم آدم بی خودی هستم هر کی بدی کرد به ما خوشبخت شد الان بابام کجاست که ببینه چه بلایی سرمون اومده الانم حال روحیم جوری که دوست دارم تو خونه تنها باشم اصلا خودم شهر دیگه و مامانم و داداشا و آبجیام شهردیگه ....

من باید چیکار کنم باید به روانشناس مراجعه کنم یا مشاوره .....دوستم میگفت رفته روانشناس فکرکنم 100 سوال تستی و....قرص و یه دستگاهی به سرش گذاشتن ....

آیا هیپنوتیزم یا چیزی هست که زندگیمو فراموش کنم خواهش میکنم زودجوابمو بدید

اطلاعات تکمیلی

سن 25 جنسیت زن شغل خانه دار وضعیت تاهل مجرد
پاسخ مشاور

مشاور خانواده

سلام خانم عزیز
​​​​​​درست است که اتفاقات سختی را از سر گذرانده اید، اما مشغولیت فکری زیاد شما با این مسایل به اندازه ای که دایم حالتان را بد کند یا اجازه ندهد که کارهای مورد انتظار روزمره تان را انجام دهید، بیشتر به افسردگی یا مشکلات احتمالی دیگری مرتبط است. با ادامه ی این روند، تحت فشار بیشتری قرار می گیرید و زندگی تان، بیشتر، از این احساسات آزار دهنده متاثر می شود. روان شناس رفتن خوب است به شرطی که فرد حاذق و کار بلدی باشد و مشکلات شما را درمان کند،  استفاده از دستگاه و تست بیشتر برای تشخیص است و لزوما منجر به درمان نمی شود. شما به کسی احتیاج دارید که کار روان‌درمانی را به درستی انجام دهد. اگر در جایی که هستید به روان‌درمانگر خوب دسترسی ندارید یا شرایطش برایتان موجود نیست، کمک گرفتن از یک روانپزشک به صلاحتان است. استفاده از دارو خیلی وقت ها حال بد شما را راحت تر از آنچه که فکر می کنید آرام می کند و جای نگرانی هم ندارد. در هر صورت نیاز به تغییر جدی شرایطتان دارید تا این سال های مهم جوانی را به بدحالی نگذرانید. تا قبل از گرفتن کمک حرفه ای هم خودتان می توانید با انجام سبک کارهای روزمره، حال خودتان را تنظیم کنید. هر چه منفعل تر یا منزوی تر باشید ، این حال بدتر می شود.
آرزوی سلامتی و شادی برایتان دارم.

تجربه شما

اولین نفری باشید که نظر میدهید
پرسش ها و پاسخ های مشابه

نمیتوانم به برادرم نه بگویم

پاسخ سلام و وقت بخیرگریه کردن راه حل خوبی بوده؟ ناراحت شدن و نگرانی چطور؟ تا حالا کمک تون کرده؟بهتر هست مستقیم نه بگین . اگه ناراحتی هم هست اون موقع تحمل کنید تا وقتی این مدلی حرص بخورید و نگرانی بکشید. خی...

من نمیتوانم در زمان خشم خودمو کنترل کنم

پاسخ سلام همراه عزيز ✋🏻 ممنون از اينكه مارا انتخاب كرديد خشم يك احساس است و واكنش به ناكامي و بدرفتاري محسوب ميشود .قبل از هر چيزي بايد بگم اينكه شما نسبت به احساس خود كاملا آگاهيد و آن را پذيرفته ايد ب...

سلام آیا گیاهخواری باعث نقصان در جنین میشود؟؟ من نمیتوانم مواد غذایی گوشتی مصرف کنم، بدلیل ناسازگاری

پاسخ سلام دوست عزیز پروتئین که یک ماده اصلی برای مادر و نوزادش می‌باشد به طور مشخص در گوشت وجود دارد. ویتامینی که تنها در گوشت وجود دارد ویتامین ب 12 است. در مادرانی که گیاهخوار هستند، ذخایر ویتامین ب 12 ...

با سلام و خسته نباشید من ۳۳ ساله هستم ۵ کیلو کمبود وزن دا م در ضمن ژریم های گرم و شیرین نمیتوانم است

پاسخ سلام کاربر گرامی شما بهتره دریافت کالری تون رو بالا ببرید استفاده از قرص ها باعث می شه پس از قطعشون دوباره به وزن قبل برگردید ورزش همراه با یک رژیم موثر بهترین گزینه است