خیانت عاطفی؛ آیا من دارم به همسرم خیانت می‌کنم؟

از هم خوشتان می‌آید، وقتی با او هستید احساس خوبی دارید، علاقه زیادی به گپ زدن با او دارید، گاهی پیام‌ها و ایمیل‌های جالب و حتی کمی احساسی برای هم می‌فرستید، او شما را درک می‌کند، وقتی برایش جک تعریف می‌کنید، می‌خندد، هنگام ملاقات با او لباس‌های بهتری هم می‌پوشید، برایش ایمیل‌های طولانی یا پیام‌های پنهانی می‌فرستید. فقط یک مشکلی وجود دارد: او همسر شما نیست و همسرتان چیزی در این مورد نمی‌داند. ممکن است از دوستان قدیمی دوران دانشگاه یا از همکاران جدید باشد، یا در شبکه‌های اجتماعی با او آشنا شده باشید. فکر می‌کنید این برخوردها شروع یک دوستی معمولی، ساده و پاک است یا باعث به آخر رسیدن رابطه زناشویی‌تان خواهد شد؟ و اگر هیچ رابطه جنسی‌ اتفاق نیافتد باز هم باید اسم خیانت روی آن بگذاریم؟ جوابش در اغلب موارد این است؛ بله، این خیانت عاطفی است.

به گفته پگی ووگان، نویسنده کتاب "افسانه تک همسری: راهنمای ترمیم زندگی مشترک پس از رابطه پنهانی" خیانت عاطفی یعنی داشتن یک رابطه احساسی با جنس مخالف که آن را از شریک زندگی‌تان پنهان نگه داشته باشید. اساسا خیانت عاطفی وقتی رخ می‌دهد که یکی از طرفین، زمان، توجه و انرژی خود را صرف کسی غیر از همسر خود کند، جوری که همسرش احساس کند فریب خورده است.

اگر رابطه جنسی نباشد که اتفاق مهمی نیافتاده!

عاملی که در چنین رابطه پنهانی باعث آسیب زناشویی می‌شود، بیشتر از آنکه به رابطه جنسی مربوط باشد به احساس فریب‌خوردگی مربوط است. ووگان می‌گوید: «اکثر افرادی که من دیدم، بعد از پی بردن به رابطه جنسی همسرشان راحت‌تر زندگی خود را ترمیم می‌کنند تا کسانی که می‌فهمند به آن‌ها دروغ گفته شده.» اگر متوجه شوید که همسرتان با کس دیگری روابط عاطفی پنهانی داشته، فکر بعدی این خواهد بود: دیگر چه چیز این زندگی مشترک را می‌توانم باور کنم؟ پنهان‌کاری اولین زنگ خطر است.

چگونه بفهمم رابطه دوستانه‌ای که دارم به خیانت عاطفی تبدیل شده؟

از خودتان بپرسید: آیا با این شخص حرف‌هایی می‌زنم که آن‌ها را به همسر خود نمی‌گویم؟ آیا برای وقت‌گذراندن با او برنامه‌هایم را تغییر می‌دهم؟ آیا این رابطه را پیش اعضای خانواده و دوستان کم‌اهمیت جلوه می‌دهم یا سعی می‌کنم آن را از بقیه پنهان کنم؟ مرزها می‌توانند خیلی ظریف باشند. لازم است قبل از هر چیزی با خودتان روراست باشید.

چرا کسانی که درگیر روابط احساسی می‌شوند، اشتباه خود را انکار می‌کنند؟

پاسخ ساده است! چون درگیر رابطه جنسی نشده‌اند. بیشتر مردم با درک اینکه کجای این مدل دوستی‌ها اشتباه است، مشکل دارند. ما معمولا دوست داریم فقط به داشتن رابطه جنسی با کسی غیر از همسر خیانت بگوییم. اما ووگان می‌گوید:«روابط عاطفی خیلی سریع پیشرفت می‌کنند. از ایمیل و پیام شروع می‌شوند و به قرار نهار می‌رسند.» حتی اگر رابطه جدی‌تر هم شود، باز ممکن است آن را یک رابطه پاک و معمولی بدانید چون با خود می‌گویید این فقط یک نهار است نه چیز دیگری. و قبل از اینکه متوجه شوید، کوهی از اسرار را پیش خود نگه داشته‌اید و درگیر یک گرفتاری عاطفی با شخص دیگری شده‌اید.

آیا این یعنی پایان رابطه زناشویی؟

نه. اما اگر همسرتان بفهمد می‌تواند به اتفاقی ویرانگر تبدیل شود. ووگان می‌گوید: «ممکن است ناگهان حس کنید که همسر خود را نمی‌شناسید.» اگر رابطه عاطفی عمیقی با شخص سوم داشته باشید، با یا بدون رابطه فیزیکی یا جنسی، برای همسرتان بسیار دردناک خواهد بود. همچنین، روابط عاطفی می‌تواند به خیانت فیزیکی منجر شود، که فقط حس فریب‌خوردگی را بدتر و جدایی از آن شخص را سخت‌تر می‌کند.

چکار باید کرد؟

برگردید. وقتی می‌خواهید از او جدا شوید، به تماس‌ها و پیام‌هایش پاسخ ندهید. و آیا باید اعتراف کنید؟ لزوما نه. هرچه این ماجرا را بزرگ‌تر کنید، تحملش نیز برای همسرتان سخت‌تر خواهد شد. آن‌چه قطعی است این است که شما باید چنین رابطه‌ای را در نطفه خفه کنید و جلوی پیشرفت ان را بگیرید. پیشنهاد ووگان به شما این است:« اگر فکر می‌کنید می‌توانید این رابطه خارج از چارچوب خانواده را به چیزی معمولی تبدیل کنید، کاملا در اشتباهید. آن را کاملا کنار بگذارید»