پانیک چیست؟
نی نی سایت:نسرین یوسفی اظهار کرد: گاهی اوقات علایم پانیک به قدری حاد و نگران‌کننده می‌شود که فرد را راهی اورژانس می‌کند. در واقع هر کسی پانیک را تجربه کرده است. مثلا وقتی خودروی‌مان روی یخ سر می‌خورد و از کنترل خارج می‌شود یا زمانی که خودمان را برای یک سخنرانی بزرگ آماده میکنیم، احساس نگرانی و استرس بر ما مستولی می‌شود، طوری که می‌لرزیم، نفس‌مان بند می‌آید و عرق میکنیم.این روان‌شناس با تاکید بر اینکه نقص عملکرد سلول‌های عصبی در ساقه مغز باعث این حمله می‌شود، ادامه داد: هنگامی‌که دچار حمله پانیک می‌شویم، ترسی شدید و ناگهانی آغاز می‌شود؛ به‌طوری که معمولا در عرض 10 دقیقه به اوج خود می‌رسد و در عرض یک ساعت برطرف می‌شود. از این‌رو، وقتی ضربان قلب افزایش می‌یابد، تندتر نفس می‌کشیم و همین تغییرات باعث احساس سوزن سوزن شدن، بی‌حسی، سرگیجه، تهوع، تعریق و تپش قلب می‌شود.وی افزود: در مواجهه با حمله پانیک، ممکن است به لحاظ روانی احساس گسستگی کنیم. همچنین ترس از مرگ، از دست دادن کنترل و از کوره در رفتن نیز از جمله عوارض احتمالی حملات پانیک است. حتی گاهی ممکن است طوری به نظر برسد که فرد دچار حمله قلبی شده و نیاز به اورژانس داشته باشد. این در حالی است که برخی افراد اولین حمله خود را پس از یک اتفاق آسیب‌زای روحی، یا رخدادهایی مانند اخراج از کار یا برهم خوردن نامزدی و ... تجربه کنند.یوسفی تصریح کرد: ممکن است برخی جوانان به خاطر استرسهای محیطی، حین خواب دچار چنین مشکلاتی شوند. در این قشر و به دنبال بروز رویدادهای کوچک، احتمال بروز اختلال در سلول‌های عصبی مغز محتمل‌تر از سایر افراد است. در واقع، برخی ممکن است فقط یک یا دو حمله را تجربه کنند، اما بعضی‌ها دچار حملات پیاپی و ترس از حمله می‌شوند. در چنین شرایطی، اگر فرد تحت درمان قرار نگیرد، به مرور دچار انزواطلبی می‌شود.این روان‌شناس با تاکید بر لزوم درمان حملات پیاپی پانیک در مقابله با هر موضوع کوچک و بی‌اهمیتی، خاطرنشان کرد: حملات پیاپی پنیک، فرد را از مواجهه با موقعیت‌هایی که قادر به فرار از آن نیست، می‌ترساند. امروزه نیز متاسفانه یک‌سوم از افراد مبتلا به انزواطلبی یا ترس از مکان‌های شلوغ، به خانه‌نشینی پناه آورده‌اند.
منبع:خبرگزاری ایسنا
من دوره سختی رو دارم میگذرونم ازبچگی کلا استرسی بودم و خیلی زود استرس میگرفتم تقریبا همیشه افکارم منفی بود
اما طی چند وقت اخیر دیگه دچار حمله عصبی میشم بار اول و دومی که این حمله بهم دست داد فکر کردم دچار حمله قلبی شدم و کارم به بیمارستان کشید اما قلبم کاملا سالم بود و دکتر تشخیص داد که دچار حمله پانیک یا عصبی میشم
وقتی اینو فهمیدم حالم کمی بهتر شد اما بازم ادامه داشته و فواصلش نزدیک شده و واقعا چند دقیقه خیلی سخت بهم میگذره انگار رو زمین نیستم
سلام من حقیقتش تونستم درمانش کنم استرس بازگشت دارم امکانش برگرده؟!
سلام دوستان عزیزمحمد پارسا هستم دانشجوی رشته پزشکی دانشگاه تهران عده ای از عزیزان اقدام به اشتراک تجربیات خود در خصوص بیماری پانیک گرفتند که برای من که به تازگی از حریم این بیماری خلاص شده ام بسیار مهم است تا بین خودم و سایر دوستان تبادل تجربیات انجام دهم اما آنچه از علایم و عوارض این بیماری در من نمایان بود این است که علت ایجاد این اختلال در افراد مختلف باهم متفاوت است و ممکن است عده ای علایم و عوارض مختلف را تجربه کنند یا اینکه اصلا تاثیرات آن را نبینند اما من در خصوص اپتلای خودم این چنین شرح میدهم که صبح یک روز دلنشین آماده شدم تا برای برنامه ورزشی روزانه راهی باشگاه شوم که به ناگاه شاهد تجربه سلسله اختلالات عصبی و روانی در خود و عضلات بدنم بودم به طوری که نه قادر به کنترل آن و نه قادر به درمان بودم تپش و گویش ضربان شدید قلب به شکل تاکیکاردی و افزایش فشارخون بالا و پایین رفتن دمای بدن تنگی تنفس معده درد شدید بی خوابی و سردرد تنشی به شکل صفتی و فشار در سر اختلالات گوارشی و سایر اختلالات دیگر ازجمله حالت تهوع و سوءهاضمه همگی حاصل اختلال در سیستم اعصاب مرکزی دپامین نورایی نفرین سرتونین تربوتالین اپی نفرین تریبتوفان ادرنالین غدد هیپوفیز مغز هیپوتالاموس و فوق کلیه اولین و پرتأثیر ترین ها تحت اسارت پانیک بر بدن هستند که انسان را تا ۸۰ درصد درگیر علایمی میکنند به هرحال ادامه این بیماری در من با روش درمانی خودم نه مصرف داروهای سرترالین آلپرازولام لورازپام فلوکستین پاروکستین کویتیاپین کلونازپام فلورازپام بوسپیرون و دیازپام کلردیازپوکساید و سینگلایر که حدودا در ۴ گروه بنزودیازپین ها ضد تشنج ها خاب آورها ضد تحرکات پیام های cns و GBRS سیستم عصب مرکزی است را کنار گذاشتم. و با تلاش و تحمل خود با گذشت ۶ ماه تحت برنامه درمانی خودم نجات یافتم البته گاهی دچار تنش تنفسی تپش قلب و دمای بدن میشوم اما درمان شدم و اکنون درحال ادامه تحصیل و زندگی خودم مشغولم
با سلام
قبل از هر حرف بگم این بیماری واقعا مسخره بازیه و بچگانه و قابل کنترله ، به شرط اینکه بشناسیمش
من حملات سختی رو پشت سر گذاشتم
دفعات اول که نمی‌دونستم بیماریم چیه حتی کارم به بستری شدن کشیده شد
خیلی سخت بود ، خیلی وحشتناک ، یادم میاد گریم میگیره ، حس مرگ داشتم ، از بدیش نمیتونم چیزی بگم ، دو سه ماه بعد از چند حمله ی شدید در چند هفته استرسهای بی دلیلم شروع شد و نمی‌دونستم دلیلش چیه و کلا داغون بودم ، زندگیم مختل شده بود
خلاصه کنم مدت طولانی ای رو گذروندم تا فهمیدم بیماری من از اعصابه
تا یک سال گرفتار بودم
بعدش به حالت عادی و سرحال تر از قبل برگشتم
البته با درمان
مهمترین درمان فکر منفی نکردن و در جمع بودن
مخصوصا جمع خانواده یا جاهایی که احساس امنیت میکنیم و آرامش خاطر میدن، تا بعد از چند وقت حملات کم میشه
من الآن بعد ۲ سال دوباره بیماری برام برگشته
اما چون شناختمش ، نمی‌ذارم بیماری روم تاثیر بذاره
و خیلی زود کنترلش میکنم
باید افکار منفی رو دور ریخت
فیلمهای ناراحت کننده نباید دید
کلیپ کشتار نباید دید
به خودتون باور بدید که ترس بیخودی و فوبیا هست و به خودتون تلقین بدید که بسه دیگه، این مسخره بازی ها چیه؟ چرا باید کم بیارم؟ پانیک که سهله ده تا بیماری دیگه هم بیاد ، من تا خدا بهم قوت بده کمر خم نمیکنم
در کل بگم
تمام درد و بدبختی ما از فکر ما هست
همین الآن که تایپ کردم
از خواب که پاشده بودم ، حمله بهم دست داد ، البته چون شناخت داشتم حمله رو نذاشتم شدید بشه، و بعدش رفتم بیرون با دیگری خنده و شوخی کردم در حد متعادل تا اینکه حالم بهتر شد. همین همش ۵ دقیقه استرس داشتم، اونم خفیف، خیلی راحت قابل درمانه 😊🍬😋🙏