دیروز تا مرز سکته رفتم سوار اسنپ شدم بعد یه مسیری به دوستش زنگ زد ویه چیزایی گفت زیر لب . تو حال خودش نبود وهمش یه چیزایی اروم زیرلب میگفت بعد درا روقفل کرد وگفت سیگار بکشم که درباره قوانین اسنپ براش گفتم وتوسل کردم به ائمه وخداروشکر سالم رسیدم توی مسیر هم همش تکون میخورد وروی صندلی جابه جا میشد بعد یکی بهش زنگ میزد میگفت کجایی شما بودین نمیترسیدید؟