چیزی نمیگم چون دلم خیلی از این دنیا پره...میخوام ازت هر چی بگم بغضم گلومو میبره...آدم یوقتا از خودش بی حرف باید بگذره...این روزهای آخرو ساکت بمونم بهتره...
پاییــز اومـــده؛ پیِ نامـــردی، یه نسیـم رفتــه؛ پیِ ولگــــردی ، توو شبِ سیاه… توو شبِ تاریک ، از چپ وُ از راسـت؛ از دور وُ نـزدیک، یه نفر داره؛ جـار میزنه، جـار،آهای غمی که مثلِ یه بختک؛ رو سینه ی من، شـده ای آوار، از گلــویِ من، دستـاتوُ بــردار… دستــاتوُ بردار… از گلــویِ من ...