فردای عروسی داییم ،ب داییم گفتم خوش گذشت (منظورم کل عروسی بود) اون فکر کرد عملیات شبش رو میگم 😒یه نگاه تند کرد بهم گفت خجالت بکش و راهشو کشید رفت ،🤕برا دوره نوجوانیمه ولی هر وقت ببینمش تو دلم میکم دایی من عروسی رو گفتم 🥲هیچی دیگه از بعد اون فردای عروسی حال هیچ داماد یا عروسی رو نپرسیدم 😅😅