2777
2789
عنوان

اولین روز مهد کودک پسر جانم🥰😍

790 بازدید | 42 پست

اینجا مینویسم تا همیشه یادم بمونه

از دیشب بهش گفتم مامانی زود بخواب فردا میریم مهد کودک 😁

صبح ساعت ۶:۴۰ بود تشنه اش بود آب میخواست بهش گفتم بیدار شو بریم مهد کودک 😍

انقدر بلند بلند خندید و ذوق زده شد که حد نداشت. رفتیم پایین تا آماده بشیم (خونمون دوبلکسه اتاقا بالاست) . دست و صورتشو شستم و صبحونه خوردیم دوتایی. واسه مهدش لقمه کره و پنیر و گردو و دوتا خرما گذاشتم لیوانش و ی بطری کوچولو آب. یادم رفت میوه بذارم🤭. بعدم آماده اش کردم و موقع لباس پوشوندنش ازش فیلم گرفتم . فیلمش خیلی بامزه شد کلی ادا دراورد😅. توی راهم ازش فیلم گرفتم با اون کوله کوچولوش 😍😍😍😍😍 عکس یادم رفت😅

سوار تاکسی شدیم و رفتیم به سمت مهد 

کفشامونو درآوردیم و وارد مهد شدیم . اول موقع وارد شدن تب همه بچه ها رو میگرفتن . یزدان رفت پیش بچه ها و مشغول بازی شد . از اونجایی که ما زودتر از ۸ رفته بودیم مربیا نیومده بودن . مربیا که اومدن یزدان با هاشون دست داد و یکیشون رو بغل کرد . که همون خانم هم مربیش بود . چقدر از طرز برخورد یزدان خوشش اومده بود😍همش میگفت خیلی بچه قشنگیه. 

اولش فکر کرده بود دختره😅. 

کارای ثبت نام رو انجام دادم و ی سری هزینه واسه کتاب و لوازمشون دادم . نیم ساعتی اونجا بودم و شلوارش رو با ی شلوار راحت عوض کردم . 

بهم گفتن اگه بخوای اینجا بمونی و بچت تو رو زیاد ببینه به اینجا موندنت عادت میکنه. پس واسش بهتره که شما بری خونه . جالب اینجاست که خودش همش میگفت تو برو من اینجا بازی کنم😂😂

با کلی استرس دل کندم و اومدم .😬

از مربیش هم کارایی که انجام میدن رو پرسیدم . 

نقاشی و خمیر بازی و سفال و کاردستی با کاغذرنگی. دست ورزی و کلی بازی همینطوری 😄

کلاساشونم دوربین دوربین داشت . محیط بازیشون خوب بود ولی کلا مهد کوچیکی هست . 

اینم بمونه یادگار از اولین روز مهد پسر کوچولوم. 

این شادمانی که اکنون در دست توست مدت زیادی نخواهد ماند.این دستان نرم کوچکی که دردست تو آشیانه دارد در حالیکه در افتاب قدم می زنی همیشه با تو نخواهد بود، همین گونه این پآهای کوچکی که در کنارت می دود و باصدای مشتاقی که بدون وقفه و باهیجان هزاران سوال از تو می کند تا ابد نیستند.این صورتهای قابل اعتماد که به طرف تو توجه می کنند، یابازوان کوچکی که بر گردن تو حلقه می شوند و لبان نرمی که بر روی گونه های تو فشار می آورند دایمی نیستند.قلب خودت را بر ایشان اارزانی بدار، روزهایشان را از شادی پر کن، در خوشی و شادمانی معصومانه شان شریک باش که طفولیت جز روزی بیش نیست و با چشم بر هم زدنی از دست خواهد رفت❤

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

اسمش چقد قشنگه🥹

برای کاربرهایی که«تـُرک و کـُرد» رو به شیوه صحیحش مینویسن احترام خاصی قائلم، به کوری چشم هرکی نمیتونه ببینه ایــران تا ابد یکپارچه است❤ اگه حوصلت شد امضامو خوندی بگو خدا جون پسر و همسر گوهر خانوم رو براش حفظ کن، امیدوارم خدا عزیزان خودت رو هم حفظ کنه دوست خوبم***پسر قشنگم صحیح و سالم اومد بغلم، خدایا ممنونتم که زیباترین فرشته ات رو برام فرستادی، هرچقدر شکرت کنم کمه، خدایا دامن هر ارزومندی رو سبز کن، پسر منم زیر سایه خودت و اهل بیت صحیح و سالم برام حفظ کن☆آمــین☆  بقیه امضام واسه دوره زیبای بارداریمه دلم میخواد بمونه اینجا😍✅️اگه چشمتون به امضام افتاد لطف کنید و برای همه خانمای باردار دعا کنید که دوره بارداری راحتی رو بگذرونن،گاهی روزها و شبا خیلی سخت میشن،مثل امشب که دوست دارم از شدت  حال بدم ساعتها بلند بلند گریه کنم...🥲♡♡♡نینی سایتیا بعضیاتون واقعا خوش قلب و مهربونید من براتون از خدا طلب خیر میکنم امیدوارم بهترین ها براتون اتفاق بیفته♡♡♡در تاریخ۱۶ آذر۴۰۱ ساعت ۶غروب دومین بیبی چکم مثبت شد ساعت۸:۳۰شب رفتم آزمایشگاه و تست بتام هم مثبت شد به لطف خدا و نگاه اهل بیت😍خدایا به قلب همه منتظرا نظر کن💖💖💖خدایا به من فرزندی سالم و صالح و زیبا بده و من رو در مسیر زیبا و ناشناخته‌ی مادری یاری کن♡ ۷دیماه۴۰۱ صدای قلب کوچیکت رو شنیدم...خدا برام صحیح و سالم نگهت داره جان مادر...امروز۱۱/11/401غربالگری اول رو رفتیم مامانی دکتر سونو گفت سالمی خداروشکر ولی گفت جنسیتتو نمیتونم فعلا بگم.من قربونت بشم که انقد شیطون بلا و ناقلا بودی و یجا بند نمیشدی😘همینکه سالمی عالیه جنسیتتو بعدا میفهمیم.امروز۲۱اسفند فهمیدم تویی که تو دل منی یه پسر قشنگی همه اعضاتو دونه دونه با بابایی دکتر بهمون نشون داد😍پسر جونم ما عاشقتیم و خدارو بخاطر داشتنت بی نهایت شاکریم، 17بهمن402اولین دندونات جوونه زدن و من خوشحالترین مامان دنیام🥹پسرم تو یکسال و یازده روزگیش اولین قدماشو برداشت 🥲خدایا شکرت ☆☆☆یک عضو قدیمــیِ تعلیق شده...!

مهد خیلی خوبه برای رشد بچه چون توجمع قرار میگیره

ولی تنها عیبش اینه تند تند مریض میشن

کدورت های واقعی رو دور نریزید،آدم ها عوض نمیشوند، کسی ک پارسال آزارتان داد،امسال میتواند نابودتان کند،واقعیت های تلخ رو جدی بگیرید.....
الهی بگردم قشنگممممم😍😍😍 دانشگاه رفتنش😍😍😍 دخترا امضام❤

۳ سال و ۲ ماه

این شادمانی که اکنون در دست توست مدت زیادی نخواهد ماند.این دستان نرم کوچکی که دردست تو آشیانه دارد در حالیکه در افتاب قدم می زنی همیشه با تو نخواهد بود، همین گونه این پآهای کوچکی که در کنارت می دود و باصدای مشتاقی که بدون وقفه و باهیجان هزاران سوال از تو می کند تا ابد نیستند.این صورتهای قابل اعتماد که به طرف تو توجه می کنند، یابازوان کوچکی که بر گردن تو حلقه می شوند و لبان نرمی که بر روی گونه های تو فشار می آورند دایمی نیستند.قلب خودت را بر ایشان اارزانی بدار، روزهایشان را از شادی پر کن، در خوشی و شادمانی معصومانه شان شریک باش که طفولیت جز روزی بیش نیست و با چشم بر هم زدنی از دست خواهد رفت❤
الهی بگردم قشنگممممم😍😍😍 دانشگاه رفتنش😍😍😍 دخترا امضام❤

ممنونم عزیزم

این شادمانی که اکنون در دست توست مدت زیادی نخواهد ماند.این دستان نرم کوچکی که دردست تو آشیانه دارد در حالیکه در افتاب قدم می زنی همیشه با تو نخواهد بود، همین گونه این پآهای کوچکی که در کنارت می دود و باصدای مشتاقی که بدون وقفه و باهیجان هزاران سوال از تو می کند تا ابد نیستند.این صورتهای قابل اعتماد که به طرف تو توجه می کنند، یابازوان کوچکی که بر گردن تو حلقه می شوند و لبان نرمی که بر روی گونه های تو فشار می آورند دایمی نیستند.قلب خودت را بر ایشان اارزانی بدار، روزهایشان را از شادی پر کن، در خوشی و شادمانی معصومانه شان شریک باش که طفولیت جز روزی بیش نیست و با چشم بر هم زدنی از دست خواهد رفت❤

بسلامتی انشاله🌺💚

تو این دوماه نرفته بود مهد؟

مگه از اول مهر باز نمیشه

اژدهای کوچک پرسید:اگه بعضی‌ها از من یا کارهام خوش‌شون نیاد چی؟پاندای بزرگ گفت:«تو باید راه خودت رو بری.بهتره اون‌ها رو از دست بدی تا خودت رو.»    اقای قاضی:یه جا هست به اسم  وقتی  دیگه هیچی شادت نمیکنه؛ الان دقیقا همونجام.  
آخی چه حس خوبی انشالله فارغ التحصیلیش رو ببینی🧡🥰

ممنون😘

این شادمانی که اکنون در دست توست مدت زیادی نخواهد ماند.این دستان نرم کوچکی که دردست تو آشیانه دارد در حالیکه در افتاب قدم می زنی همیشه با تو نخواهد بود، همین گونه این پآهای کوچکی که در کنارت می دود و باصدای مشتاقی که بدون وقفه و باهیجان هزاران سوال از تو می کند تا ابد نیستند.این صورتهای قابل اعتماد که به طرف تو توجه می کنند، یابازوان کوچکی که بر گردن تو حلقه می شوند و لبان نرمی که بر روی گونه های تو فشار می آورند دایمی نیستند.قلب خودت را بر ایشان اارزانی بدار، روزهایشان را از شادی پر کن، در خوشی و شادمانی معصومانه شان شریک باش که طفولیت جز روزی بیش نیست و با چشم بر هم زدنی از دست خواهد رفت❤
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792