از چهار سال پیش شروع شد.این یه مسیر نیس که شروع و پایان داشته باشه شروعش یه روزیه ولی پایانش تا آخر عمر.من شروع کردم مطالعه کردن درباره عقایدم اول.اول به چیزایی که شک داشتم پرداختم.بعد کمی تونستم شخصیتمو ثابت نگه دارم و وقتی شخصیتم شکل گرفت خودمو پذیرفتم.اول عقاید مذهبیمو درست کردم.ببین من هر چیزی که ذهنمو مشغول میکنه سریعا میرم دربارش تحقیق میکنم.بشدت تو مسائل عقیدتی شکاکم.دوس داشتم انسان بهتری باشم .ولی مهم ترین چیزی که باعث شد خودمو دوس داشته باشم این بود که شخصیتمو ساختم و فهمیدم من تو زندگی چی میخوام البته میگم که این مسیر تا ابد ادامه داره فقط شروعش یه روزه.مثلا من برای بهتر شدن پوستم،اندامم ، موهام تلاش میکنم و نمیگم همینجوری بزار بمونم چون خودمو دوس دارم.بله خودمو دوس دارم ماهیت و وجودم و جسمی که توشمو دوس دارم ولی نمیتونم راکد بمونم چون باید به سمت بهتر شدن برم.