وااای امروز چقد واسم قشنگ شروع شد.دخترم چهار سالشه چن روزپیش میگفت منو تو تاریکتا بیدار کن نماز بخونم .من دقت نکردم به حرفاش امروز ساعت شش بعد نماز رفتم پتو بزنم روش گفت میخام نماز بخونم 😍بلند شد اول رفت دسشویی جیش کرد بعد گفت بریم آشپزخونه وضو بگیرم رفت رو چارپایه دستاشو خیس کرد به صورت و پاهاش دستش مالید .😁 چادر پوشید با هم نمازخوندیم حالا من نمازمو خونده بودم .تو تاریکی مهر هم پیدا نمیکردم مهرمو دادم بهش .خودم بدون مهر .حالا صبح که از خواب پاشدم میگه ما دوتا فرشته ایم😍چون نماز خوندیم.خدااااایا انشالله همینجور بمونه