2777
2789

خدا از مردای عوضی بی درک کثیف نگذره

منم وارث دردهای بی نقش💔من زنی‌ام که با لب‌های خاموش، هنوز حرف عشق می‌زنه...که توی سکوت شب با لالایی بغضاش دخترشو می‌خوابونِه...زنی‌ام که نگاهش شایدخسته‌ست،ولی هنوزهر روز،تو چشم‌های بچه‌اش، دنبال یه تیکه آسمونه...گاهی می‌خوام داد بزنم که خستم…ولی فقط آه می‌کشم و دستای لرزونمو می‌ذارم رو قلبم و می‌گم:بازم بلدی طاقت بیاری من زنی‌ام که زندگی هنوز توی رگاش جریان داره نه برای دنیا نه برای بودن فقط برای "دوست داشتن"...نه تسلیم شدم، نه تموم شدم من فقط یه ذره خسته‌م، همین…

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

خدا از مردای عوضی بی درک کثیف نگذره

عزیزم نمیگم درکت میکنم اما من هم یه درصد خییییلی کمی تجربش را دارم در حد پیام و اینها. خیلی حس بدیه نمیتونم و نمیدونم چجوری میتونم راهنماییت کنم برو پیش بزرگترش شاید فرجی شد

عزیزم نمیگم درکت میکنم اما من هم یه درصد خییییلی کمی تجربش را دارم در حد پیام و اینها. خیلی حس بدیه ...

 به بزرگترشم گفتم نمیدونم اثری داره روش یا نه ۲ ماهه کارم شده گریه

منم وارث دردهای بی نقش💔من زنی‌ام که با لب‌های خاموش، هنوز حرف عشق می‌زنه...که توی سکوت شب با لالایی بغضاش دخترشو می‌خوابونِه...زنی‌ام که نگاهش شایدخسته‌ست،ولی هنوزهر روز،تو چشم‌های بچه‌اش، دنبال یه تیکه آسمونه...گاهی می‌خوام داد بزنم که خستم…ولی فقط آه می‌کشم و دستای لرزونمو می‌ذارم رو قلبم و می‌گم:بازم بلدی طاقت بیاری من زنی‌ام که زندگی هنوز توی رگاش جریان داره نه برای دنیا نه برای بودن فقط برای "دوست داشتن"...نه تسلیم شدم، نه تموم شدم من فقط یه ذره خسته‌م، همین…

عزیزم با گریه بدتر میشه اوضاع بزن لهش کن مرتیکه هرزه را بگو لیاقتت همونان نه زن نحیب

اینارم بهش گفتم خیلی فوشش دادم ولی میترسم روش اثری نداشته باشه خونواده حمایت گری هم ندارم طلاق بگیرم از طرفی میترسم طلاق بگیرم  با یکی دیگم ازدواج کنم اون خیانت کنه چیکار کنم 

منم وارث دردهای بی نقش💔من زنی‌ام که با لب‌های خاموش، هنوز حرف عشق می‌زنه...که توی سکوت شب با لالایی بغضاش دخترشو می‌خوابونِه...زنی‌ام که نگاهش شایدخسته‌ست،ولی هنوزهر روز،تو چشم‌های بچه‌اش، دنبال یه تیکه آسمونه...گاهی می‌خوام داد بزنم که خستم…ولی فقط آه می‌کشم و دستای لرزونمو می‌ذارم رو قلبم و می‌گم:بازم بلدی طاقت بیاری من زنی‌ام که زندگی هنوز توی رگاش جریان داره نه برای دنیا نه برای بودن فقط برای "دوست داشتن"...نه تسلیم شدم، نه تموم شدم من فقط یه ذره خسته‌م، همین…

اینارم بهش گفتم خیلی فوشش دادم ولی میترسم روش اثری نداشته باشه خونواده حمایت گری هم ندارم طلاق بگیرم ...

زخم دهانه رحم گرفتم با عفونت شدید نمیدونم از هم خوابی شوهرم با اون زنای هرزه تر از خودش گرفتم 

منم وارث دردهای بی نقش💔من زنی‌ام که با لب‌های خاموش، هنوز حرف عشق می‌زنه...که توی سکوت شب با لالایی بغضاش دخترشو می‌خوابونِه...زنی‌ام که نگاهش شایدخسته‌ست،ولی هنوزهر روز،تو چشم‌های بچه‌اش، دنبال یه تیکه آسمونه...گاهی می‌خوام داد بزنم که خستم…ولی فقط آه می‌کشم و دستای لرزونمو می‌ذارم رو قلبم و می‌گم:بازم بلدی طاقت بیاری من زنی‌ام که زندگی هنوز توی رگاش جریان داره نه برای دنیا نه برای بودن فقط برای "دوست داشتن"...نه تسلیم شدم، نه تموم شدم من فقط یه ذره خسته‌م، همین…

زخم دهانه رحم گرفتم با عفونت شدید نمیدونم از هم خوابی شوهرم با اون زنای هرزه تر از خودش گرفتم 

اره دیگه از اونها گرفتی خدا لعنت کنه باعثش را. من فهمیدم داشتن با یه آشنا خیلی خزنده پیش میرفتن که هم تقصیر خودم بود هم اون دختره

اره دیگه از اونها گرفتی خدا لعنت کنه باعثش را. من فهمیدم داشتن با یه آشنا خیلی خزنده پیش میرفتن که ه ...

 خیر نبینه ک بخاطر هرزگیش من مریض شدم

منم وارث دردهای بی نقش💔من زنی‌ام که با لب‌های خاموش، هنوز حرف عشق می‌زنه...که توی سکوت شب با لالایی بغضاش دخترشو می‌خوابونِه...زنی‌ام که نگاهش شایدخسته‌ست،ولی هنوزهر روز،تو چشم‌های بچه‌اش، دنبال یه تیکه آسمونه...گاهی می‌خوام داد بزنم که خستم…ولی فقط آه می‌کشم و دستای لرزونمو می‌ذارم رو قلبم و می‌گم:بازم بلدی طاقت بیاری من زنی‌ام که زندگی هنوز توی رگاش جریان داره نه برای دنیا نه برای بودن فقط برای "دوست داشتن"...نه تسلیم شدم، نه تموم شدم من فقط یه ذره خسته‌م، همین…

یه بادی خریدم سیصد و خورده ای عکسش تاپیک آخرم هست 

بقیش  دیگ آجیل و میوه و شام شب

 چون خونه خودم مهمونیمه و  لباس بچه ها 

و برای خودم هم خودم یه تک دست خریدم   

 برای مادرم  ک بهترینم بود               جایی خوانده بودم  که درد آدم را بزرگ می‌‌کند و روح را صیقل میدهد. و تجربه را زیاد می‌کند. هیچجا ننوشته اند که درد  با یک زن، با یک مادر چه میکند . مادران درد کشیده یا زود می‌میرند، یا برای همیشه میروند، یا می‌‌مانند با چشمانی که رنگِ بی‌تفاوتی گرفته استو دستانی که زیر ناخن‌هایش جز دردچیزی نمی‌روید، . مادرانی بی هیچ آرزویی، با ‌دنیایی کوچک. دنیایی بسیار بسیار کوچک . هیچکس از مادرانی که به بهشت نمی‌روند  چیزی ننوشته است.

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792