من برعکس خیلی بهش افتخار میکنم
با اینکه مامان من حتی کشیک ۲۴ ساعته هم داشت و کلا کارش سنگین بود.
بعدها که بزرگتر شدیم یه هفته دو هفته در سال مارو میذاشت میرفت مسافرت. یا باشگاه و ببرون رفتن با دوستش همیشه برپا بود. منظورم اینه در کنار شغلش خیلیم وقت برای خودش میذاشت. با این وجود من قسمت زیادی از رشد شخصیتی و استقلالم رو مدیون همین اخلاقیات مادرم هستم. همیشه برام الگو بوده. آرزوم اینه که همچین مادری برای بچهم شم.