خواهرم یه سارافون گرم زمستونه داد به دخترم گفت خودت براش یقه اسکی بگیر و ساپورت بپوش تنش منم گفتم تا پول بیاد دستم باشه...بعد امروز دیدم دخترم خیلی داره نگاش میکنه منم خوابوندمش و این یکی دختر کوچیکم گذاشتم رو پاهام با پیرهن شوهرم که دیگه نمی پوشید سه یکی براش دوختم
اینم بگم خیاطی بلد نیستم چرخ رو خریدم یاد بگیرم وسایل آشپزخونه بدوزم بفروشم