2777
2789

بچه ها توی تاپیکای قبلم توضیح دادم الانم میگم زود تمومش میکنم خواهشا نظر بدین چون کمکم میکنه الان کسیو ندارم صادقانه و بی طرف راهنمایی کنه😢😢

الان حدود ۶ ماه عقد کردم 

شوهرم خیلی عاشقمه خیلی همش قربون صدقه و هرکاری ازش بربیاد انجام میده 

توی شهر ما دانشجوعه و خونه مجردی داره برای همین من خیلی میرم پیشش اون روزای اول دیدم بهم نزدیک نمیشه گفتم شاید فک میکنه من نمیخوام تا عروسی ولی وقتی بهش نزدیک شدم اصلا مثل بقیه مردا نبود اینطوری بگم رابطه براش مثل پارک رفتنه لذت میبره ولی نره اذیت نمیشه براشم مهم نیست ده سال رابطه نداشته باشه 

باهاش حرف زدی؟ 

بعضیارو نمیشه قانع کرد باید به نفهمیشون احترام گذاشت...               👈🏻یسری از آدما علاوه بر اینکه بیشعورن،به بیشعور بودنشونم افتخار میکنن👉🏻

بچه‌ها، دیروز داشتم از تعجب شاخ درمیاوردم

جاریمو دیدم، انقدر لاغر و خوشگل شده بود که اصلا نشناختمش؟!

گفتش با اپلیکیشن زیره لاغر شده ، همه چی می‌خوره ولی به اندازه ای که بهش میگه

منم سریع نصب کردم، تازه تخفیف هم داشتن شما هم همین سریع نصب کنید.

یه بار دعوامون شد سرش گفت من همینم تو کوتاه بیا 

منم به خانوادم گفتم نمیتونم اینجوری البته بابام نفهمید 

خانوادمم باهاش صحبت کردن ک نازنین میخواد جداشه و حق داره 

حالا بهم زنگ زده میگه عروسی کنیم درست میشع بیا بین ترمت یعنی ی ماه دیگ عروسی کنیم 

گفتم نمیشه من جهاز ندارم گفت من خونه میگیرم هرچیم وسیله میخوای بیا با سلیقه خودت بگیر بعدا خواستی عوض کنی دوباره بخر نخواستیم هیچ 

چیکار کنم؟؟؟

زندگی با شوهر سرد خیلی بده

اول اینکه پروفایل برا خودمه برندارید مرسی بعد از کلی گشتن به اصرار با شوهرم رفتیم تا اون طوطی که دوست داشتم بخریم خیلی خوشحال بودم اونروز یادمه صاحبش گفت چون دوسش داری بهت میدم چون میدونم خیلی علاقه داری بهش قول دادم خیلی مواظبش باشم بیشتر از چشمام اومدم خونه از خوشحالی خوابم نبرد اونروز روز ها گذشت ما بیشتر وابسته هم شدیم خیلی دوسش داشتم به داشتنش مغرور بودم تو شهر غربت رفیق تنهایی هام بود باهم بازی میکردیم قایم موشک و💔باهم میخوابیدیم شبا چندبار بیدار میشدم ببینم جاش خوبه سردش نباشه بخاری زیاد نباشه گرمش بشه اذیت بشه تا یکم بی‌حال میشد یروز کل دنیا رو سرم خراب میشد که جگر گوشه من چشه من خونه تمیز میکردم اون برام آواز میخوند من آشپزی میکردم برام آواز میخوند من آرایش میکردم اون روی شونم سر به سرم میزاشت گاهی از دستش عاصی میشدم ولی بازم شیرین بود اذیت هاش تا اینکه اونروز شوم رسید بنا به دلایلی که بهم ریخت فکرم اون پر زد رفت چقدر گریه کردم دنبالش گشتم الان بیشتر از ۴۰روزه رفته ولی من نمیتونم فراموش کنم شب روزم گریس من واقعا بدون اون مریضم اون برای من پرنده نبود عضوی از قلبم بود من واقعا نمیبخشم اونی که باعث شد بره💔😔هرروز از خدا میخوام برگرده خدا میشه یروز اونی که پیداش کرده زنگ بزنه بگه دلم به رحم اومد بیا پسش بدم بهت تموم اینارو با اشک نوشتم :)💔من یه دیوونه دلتنگم کاربری موفرفری سایت سابق 

ببین اگه فکر می‌کنی با این موضوع با هم به مشکل می‌خورین همین الان فکرش باش، باهاش حرف بزن بعد تصمیم بگیر

هموقتی با پسرکم بازی میکنم بهش میگم چق چق چق ، شوشولی شوشولی پسرکم قهقه میزنه چقد راحت میخنده به این کلمات بی معنی ...                                 حالا بعد از مدت ها دومی تو راهه آرزو می‌کنم هر چی صلاحه همون بشه، آرزو می‌کنم همه اونایی که دوست دارن زودتر بچه‌شونو بغل کنن

چرا صحبت کردن اینجور مسائل قبل ازدواج صورت نمیگیره

واقعا وقتی دختر و پسر میرن تو اتاق حرف بزنن چی میگن

خب درمورد هرچیزی ک مهمه براتون حتما باید صحبت کنین

درس سر کار رفتن نوع پوشش حتی جای خواب و مزاج طرفین و خیلی چیزای دیگه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز