ظهر خونه خواهرم بودم موقع برگشت رفتم تو اتاقشون لباسامو عوض کن یه دستبند طلا داشت روی میز آرایش گذاشته بود یهو نمیدونم چطور شد به خدا اصلا اختیارم دست خودم نبود دستبند برداشتم گذاشتم تو جیب مانتوم ،حالا چکارکنم؟ آبجیم فعلا زنگ نزده که چیزی بهم بگه.
هنوزم دیر نیس برو خونش بزار سرجاش🥲
ببر بنداز یجایی از خونشون تا پیداش کنه
هیچی زنگ بزن بهش بگو دستبندت رو میز بود انداختم دیدم چ قشنگه یااادم رفت در بیارم رسیدم خونه دیدم دستمه برات میارمش همین
به نظرم خودت پیش دستی کن و زنگ بزن بگو کیفم رو ریختم و طلات رو داخل کیفم دیدم نمیدونم چه جوری افتاده یا بگو فکر کنم به لباسم گیر کرده و افتاده داخل کیف. به نظرم نزار خواهرت زودتر زنگ بزنه
به یه بهانه ای برگرد بذارش سر جاش
اگه باهاش صمیمی هستی زنگ بزن بگو دستبندو دستم کردم دیگه یادم رفت درش بیارم,پیش منه نگران نباش
همیشه دستت هرزه؟
بگو دستبندت رو دستم کردم ببینم چطوره یادم رفته ،فردا برش میگردونم
بگو دستبندت رو دستم کردم خواستم ببینم تو دستم چه جوریه یادم رفت بزارم سر جاش الان اومدم خونه دیدم باهامه ..یه وقت دنبالش نگردی پیش منه..
زنگ بزن بگو دستبندت رو تو خونمون پیدا کردم یا دفعه بعد که رفتی خونشون بزار سر جاش
زودتر زنگ بزن ..
بگو دستبند رو حواسم نبود با خودم اوردم خونه خواستم اطلاع بدم ی وقت دنبالش نگردی دیدمت بهت میدم
ببین اگه خواهرت خودش زنگ بزنه خیلی ضایعه ست..
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
