2777
2789
عنوان

بیاین بگم دیشب چی شد

745 بازدید | 34 پست

صبح ساعت پنج وربع بود بیدار شدم گوشیمو چک کردم بعدش مهتابی رو روشن کردم دوباره بخوابم بعد پنج دقیقه دوباره بیدار شدم گفتم مهتابی رو خاموش کنم که یدفه دیدم صدایی اومد گفتم خدایا این ساعت صبح کی میتونه باشه دیدم صدای بابام میومد که از پشت در اتاقم میگفت پاشو پاشو میخوایم بریم اینم بگم من پیش پدرم زندگی نمیکنم گفتم این ساعت اومده اینجا چیکار اصلا چجوری اومده تو خونه چون کلید نداره میکوبید به در میگفت بیدار شو منم ترسیدم به در خیره شده بودم که اگه یهو حمله کرد تو اتاق آماده باشم بعد دیدم صداش از پشت در پشت بوم اومد که میکوبید به در میگفت باز کن میخوام بیام تو خواستم جیغ بزنم نمیتونستم فقط رفتم زیر پتوم قایم شدم دیدم صداش از تو اتاق اومد گفت پاشو میخوایم بریم ی لحظه چشمامو بستم چندبار پشت هم گفتم بسم ا...بسم ا...بعد صداش اومد که اونم دوبار بعد من گفت بسم ا...ویدفه صدا قطع شد ودیدم صدام درمیاد ومیتونم جیغ بزنم ولی هیچی نگفتم تا ساعت ۷ مثل جغد بیدار موندم هوا روشن شد خوابیدم چندسال پیش یبار تو خواب بدنم قفل شده بوده واحساس میکردم یکی تو اتاقه ولی الان فلج خواب نبود چون میتونستم تکون بخورم ولی صدام درنمیومد خیلی گرخیدم😁

کاش انسانیت واگیر داشت و حماقت واکسن

خیلی بیقراری داشت و وحشی شده بود گفتم نکنه اومده تو خونه بلایی سربقیه آورده بعد الان اومده سراغ من تاکجا فکرم رفت😑

کاش انسانیت واگیر داشت و حماقت واکسن

وای چه وحشتناک

از خانه قدم به دنیای بیرون بگذارید در حالی که زنانگی تان پشت در جامانده است، تا انسانی در جمع حضور یافته باشد و اندیشه و گفتار و رفتار او مورد توجه و احترام قرار بگیرد نه جلوه‌های زیبای جسم و زنانگی‌اش.(امام موسی صدر)                                                                            

یه چیزی بهت بگم؟ همین الان برای خودت و عزیزات انجام بده.

من توی همین نی نی سایت با دکتر گلشنی آشنا شدم یه کار خیلی خفن و کاملاً رایگانی دارن که حتماً بهت توصیه می کنم خودت و نزدیکانت برید آنلاین نوبت بگیرید و بدون هزینه انجامش بدید.

تنها جایی که با یه ویزیت آنلاین اختصاصی با متخصص تمام مشکلات بدنت از کمردرد تا قوزپشتی و کف پای صاف و... دقیق بررسی می شه و بهت راهکار می دن کل این مراحل هم بدون هزینه و رایگان.

لینک دریافت نوبت ویزیت آنلاین رایگان

شما بامادرتون هستین؟ پدرتون جسارت نباشه سالمه منظورم اعتیاد به چیزی که نداره ؟

من پیش مادربزگمم بابام خونه جدا داره ماهی یبار میاد چندساعا میمونه نه مشکلی نداره ولی اخلاقش بده اذیت میکنه

کاش انسانیت واگیر داشت و حماقت واکسن
یا خدا والا منم گرخیدم خوب زنده موندیا من بودم الان دست در دست عزاییل داشتم داشتم طبقه های بهشتو متر ...

😂😂😂فقط به دراتاق خیره بودم آماده بودم از خودم دفاع کنم

کاش انسانیت واگیر داشت و حماقت واکسن
خونه تون جن داره؟😑 

نه اصلاااا هیچوقت چیزی ندیدم یا نشنیدم خونه ای که توش بزرگ شدم همش با صدای اعضای خانواده صدامون میزدن مام توجه نمیکردیم ولی اینجا هیچوقت

کاش انسانیت واگیر داشت و حماقت واکسن

منم چند ساله پیش ،پیش مادر شوهرم تو یه اتاق زندگی میکردم شوهرم صبح ساعت پنج رفت سر کار و رفتم سر جام اول صدای مامانمو از تو حیاط شنیدم که داشت دختر داییشو صدا میکرد بعدش خوابیدم که یه لحظه به صدایی بیدار شدم دیدم یکی در کمدمو باز کرده و تو کمد تو مشمبا آجیل داشتم دیدم داره اون مشمبا رو دست کاری میکنه من به صدای مشمبا بیدار شدم خیلی قدش بلند بود و یه کت بلن پوشیده بود کلاهم گذاشته بود ولی تا ریک بود صورتش معلوم نبود وقتی فهمید من بیدار شدم برگشت سمت من و پوز خند زد و بغل بخاریو کمدم نیم متر فاصله بود به زور نشست اونجا منم پتو رو کشیدم سرم و بعد که پتو رو باز کردم هوا روشن شده بود منم پاشدم رفتم پیش مادرشوهرم خوابیدم فرداش کل صورتم تبخال شده بود

منم چند ساله پیش ،پیش مادر شوهرم تو یه اتاق زندگی میکردم شوهرم صبح ساعت پنج رفت سر کار و رفتم سر جام ...

وای یچیزی دیدی که نگاتم کرده بعد گرفتی خوابیدی😐من فقط صدا بود تا صبح کشیک میدادم😁😁

کاش انسانیت واگیر داشت و حماقت واکسن

اینم یگم من چندساله کابوسای خیلی وحشتناکی میبینم مثلا یبار دیدم ی دختر مریض احوال که انگار درحال مرگ بود رو تو قبرستون روی برانکارد داشتن میبردن که خاکش کنن ولی دختره هنوز زنده بود از کنارم رد شدن ودختره زل زد بمن چشماش بزور باز میشد بعدش دیدم همون دختر کاملا سالم وسرحال داره دنبال برانکاردی که خود دیگش روشه وهنوز زندست راه میره تو صورتم نگاه کرد و ی لبخند عمیق زد نیشش تا بناگوش باز بود از توقبرستون صدای ناله وشیون از فاصله دور میومد وحس خیلی بدی گرفتم از دختره خیلی ترسیدم دامن چین چینی شبیه لباس محلی شمالیا تنش بود تایکی دو روز از ذهنم بیرون نمیرفت تازه این بدترین خوابم نیست😑

کاش انسانیت واگیر داشت و حماقت واکسن
😂😂😂فقط به دراتاق خیره بودم آماده بودم از خودم دفاع کنم

  با خودت باید بلند بلند میگفتی من از شما نمیترسم ای جن های خبیس    

ای موذن بعد از اتمام اذانت جان من اندکی هم با همان سوز و نوا از آن بگو....
 با خودت باید بلند بلند میگفتی من از شما نمیترسم ای جن های خبیس      

صدام درنمیومد وگرنه جیغ میزدم ولی میتونستم تکون بخورم منتها راه فراری نبود😁😁اینو میدونستم نمیتونن بلایی سرم بیارن فقط ممکنه از ترس سکته کنم😂

کاش انسانیت واگیر داشت و حماقت واکسن
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792