امروز قراره با دوستم بچه هامون و ببریم خانه کودک
حالا دوستم میگه شوهرم میبرتمون با اسنپ نریم
شوهرمم میگه لازم نکرده باهام کلی دعوا کرد
ب همه چی گیر میده
من تاحالا هیچ دوستی نداشتم همیشه تنهام ده ساله پشته درای بسته دارم قیمه و قورمه میپزم خواهرم ندارم
همین یکی ام حالا هفته ای دوبار باهم حرف میزنیم بپره دیگ کلا تنهای مطلقم دوباره اه
اعصابم از شوهرم خورده دیگه دوسدارم فوشش بدم