تا ما رفتیم شکایت کردیم و این داستانا
تا اس دادگاه رفت برا شوهرم
دیه بعد چند وقت خاهرش و شوهر خاهرش و فرستاد
بد منم باز رفتم با خاهرشوهرم اینا
ولی ن مادرشوهرم ن مدرشوهرم ن حتی شوهرم نیومدن دنبالم
حتی زنگم نزدن
فقط شوهرم زنگ زد ب خاهرش ک من اقا ننمو ول نمیکنم
بار خاهرشوهرم و شوهرش من و اوردن خونمون
تا دوروز بعدش شوهرم اومد پشت در خونمون
هرچی مامانم اصرار کرد بیا تو
نیومد
لم گف زندگی میکنی با من
با این شرایط
گفتم ن
گذاشت و رفت بلاکم کرد از همجا
واقن ب جون عزیزم من مقصر نبودم
مقصر هیچییی نبودم
بد