دخترا😭😭پنجشنبه ها شام دعوتیم خونه پدر شوهرم
۵ ساله ازدواج کردم بچه دو ساله دارم خیلی شلوغه
بچم اسباب بازی به دست داشت چرخون چرخون میرف سمت تی وی گفتم نرو مامان.مسیرشو عوض کرد به سمت اتاق بعد احتیاتن رفتم اسباب بازی رو ازش گرفتم
پدرشوهرم برگشت به ترکی گف مامون سفی دی سنی آلمی قوجاغنا دی آی گتمه او طرفه!!!
معنی جملش اینه مامانت سفیه هس)احمق هس)نمیاد فوری بغلت کنه دورت کنه از تلوزیون داره با داد کشیدن بهت هشدار میده
بعد دخترش و دامادش زدن زیر خنده
منم هیچ چی نگفتم
شوهرمم مغازش نزدیک خونه پدرشه رفته بود کرکره مغازه رو ببنده بیاد بریم خونه
پاشدیم بریم به جمع گفتم ممنون شبتون خوش حتی به صورت پدرشوهرمم نگاه نکردم
من تو این ۵ سال هیچوخ بش بی احترامی نگردم ولی اون زیاد با رفتاراش ولی به گفتار نرسیده بود ک رسید
میخام تموم کنم باهاشون و دیگه نرم واقعا دلم شکست و بی احترامی رو دیگه انقد نمیتونم تحمل کنم منم آدمم
به همسرم آروم گفتم تو راه برگشت
خیلی ناراحت شد گف دیگه نمیریم...
بچه ها از ناراحتی خابم نمیبره