حالا امروز که فهمیدم پولی که ما با چه مصیبتی جور کردیم واسه خواهر شوهرم زمین گرفتن آتیش گرفتم...اینهمه عجله واسه این بود که برا خانم ملک بگیرن
اینم بگم شوهرم تا بحال کوچکترین کمکی از خانوادش نگرفته...دیگه تو راه که شوهرم میبردم سرکار کلی حرف بارش کردم هی هیچی نگفت هی من بیشتر حرص خوردم الان یکم عذاب وجدان گرفتم ولی بازم حالم بده..شما بودین چه واکنشی داشتین؟