دوست مامانم برای پسرش منو خواستگاری کرده و پرسیده ازش بپرسین دخترخانمتون قصد ازدواج داره یا نه. ما هم گفتیم خوشحال میشیم بیشتر باهاتون آشنا بشیم. بعد به مامانم گفته به پسرم میگم آخر هفته رو هماهنگ کنه با هم برن بیرون اول خودشون همو بپسندن بعد ان شاالله اگه اکی بود مزاحمتون بشیم.
بعد امروز زنگ زده میگه پسرم گفته اول عکس هم دیگه رو توی <<ایتا>> ببینیم بعد قرار بذاریم
من که اینو شنیدم به مامانم گفتم رد کن برن
کسی که اینقدر ظاهر واسش مهمه و حتی حاضر نیست یه بار اون دختر رو دعوت بکنه و آشنا بشن به درد نمیخوره
مامانم میگه عجله نکن
نظرتون چیه؟
من 26 سالمه
فوق لیسانس حسابداری
کارمند
ایشون 35 سالشه
فوق لیسانس حقوق
کارمند قوه قضاییه