2777
2789
عنوان

شما جای من

88 بازدید | 7 پست

هیچ جایی رو پیدا نکردم واسه درد و دل 

من 5 سال پیش عروسی کردم خانواده شوهرم چون ناراضی بودن واسه ازدواجمون اصلا هیچ کمکی نکردن تو عروسی فقط میخاستن دعوا راه بندازن در صورتی که حتی یک بار بهشون بی احترامی نکردم شوهرم هیچی نداشت موقع ازدواج حتی پول یه حلقه ولی خوب همدیگه رو دوست داشتیم و خیلی چیزا رو تحمل کردیم تو عروسی هیچی برام نخریدن حتی یه روسری تو روز عروسی چون شهر دور بود فامیلامون اومدن اونجا تو عروسی اصلا رو ندادن به فامیلامون و  به خودم جوری که فامیلامون قبل اینکه عروسی تموم بشه برگشتن شدم سکه یه پول کاری کردن که همه فهمیدن مخالف ازدواج ما بودن حالا بعد 5 سال هنوزم از یادم نمیره حس میکنم از درون شکستم پودر شدم غرورم خیلی شکست حس میکنم یه عمر این درد بزرگ با منه. شوهرم خیلی خوبه عاشقمه خیلی کارا کرده برام از هر لحاظ تو این 5 سال زندگیمونو ساختیم خدا رو شکر صاحب همه چی شدیم ولی این درد تو دلم سنگینی میکنه که غرورم پیش همه فامیلا شکست. 

الان خونه خواهرم دوباره بحث عروسیمونو کشوند وسط و هر چی شده بودو به روم آورد پاشدم با گریه اومدم خونمون کاش یکم درک میکردن منو

به نظر شما چکار کنم این درد از یادم بره 

فراموش کن عزیزم. داری زندگی الانتو بخاطر کاری که دیگران، اونم در گذشته!!، انجام دادن به خودت زهر میکنی

رها کن گذشته رو... تو مقصر رفتار خانواده شوهرت نیستی

به خواهرت و همه هم بگو من کاری نکردم که بابتش شرمنده باشم

آخرش قشنگه...اگه الان قشنگ نیست یعنی آخرش نیست.

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من الان خانواده همسرم عالی هستن ولی ی قضیه ای پیش بود واسه عقدمون وقتی بهش فک‌میکنم ازشون متنفرم‌میشم و خوبی هاشون یادم میره  😔

البته تو رو نمیارم تو دلمه

تیکر تولد ۲سالگی دخترم
من الان خانواده همسرم عالی هستن ولی ی قضیه ای پیش بود واسه عقدمون وقتی بهش فک‌میکنم ازشون متنفرم‌میش ...

کاری نکردن که یک عمر بتونم فراموشش کنم شاید تو رو باهاشون خوب باشم ولی از درون هیچ وقت یادم نمیره کارشون

از یادت ک نمیره

مث امروز ک نزاشتن و یادآوری کردن،بخوای هم نمیزارن از یادت بره عزیزم.

ولی باید واسه خودت بی اهمیت کنی این مسئله رو

شاکر خدا باش ک همسرت خوبه و ب همه چی هم رسیدین 

چی از این بهتر ک دوتایی و بدون کمک زندگیتونو جم کردین و ی حُسنی ک داره اینه ک منت هیشکی سرتون نیست زیبا.

با در نظر گرفتن حسنای خوب و مثبتش و یادآوری کردن برای خودت سعی کن ب بدیاش فک نکنی.

اذیت شدی،دلت شکست،اما تموم شد.از الان باید هی زندگیتو بهتر و بهتر کنی تا ب همه ثابت کنی ک ارزششو داشت با وجود تمام مخالفتا و سنگ اندازیا طاقت آوردی و پا پس نکشیدی🍒🥂

افسوس که بی فایده فرسوده شدیم...
از یادت ک نمیره مث امروز ک نزاشتن و یادآوری کردن،بخوای هم نمیزارن از یادت بره عزیزم. ولی باید واسه ...

کاری کردن دیگه با هیشکی رفت و آمد ندارم میشینم تو خونه یه دونه خونه خواهرم بود که چیزایی رو که نمیدونستمم بهم گفت و به دردام اضافه شد 

دوست دارم کلا از این شهر برم و هیشکیو نبینم 

کاری کردن دیگه با هیشکی رفت و آمد ندارم میشینم تو خونه یه دونه خونه خواهرم بود که چیزایی رو که نمیدو ...

از این کشور هم ک بری هیچی تغییر نمیکنه

چون بازم فکر میکنی و خودتو آزار میدی.


باید واسه خودت بی اهمیتش کنی فقط

افسوس که بی فایده فرسوده شدیم...
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز