۲۳ سال ازدواج کردم. فکر میکردم از تنهایی در میام ولی تنهاتر شدم. ازلحاط عقاید هم تاحدودی مجبورم یا بسازم یا بهش زور بگم. کلا بد نیست بهش عادت کردم. همین.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
حالا ب منه مجرد ازدواجو پیشنهاد میدید یا چی مثلا طرف باید واسه ازدواج چ ملاک هایی داشته باشه ۲۰ سال ...
با حس عقب افتادن ازدواج نکن زندگی مسابقه نیست سعی کن از مسیر لذت ببری عاقلانه ازدواجکن عاشقانه زندگی کن نه خیلی سخت گیر باش نه خیلی آسون گیر به قولهایی که خانواده پسر میدن زیاد دل خوش نکن فقط عرضه خودشو بسنج
انشالله منم مادر یه فرزند صالح و سالم و زیبا و باهوش میشم میشه برام دعا کنین دوستان
راضی نه خیلی خونه بابام خیلی بهتر بود وعض شوهرم بد نیستا ولی خب به بابام نمیرسه اونجوری که خونه بابام خرج میکردم نمیتونم اینجا یکم این موضوع عصبیم میکنه و البته ازادی بیشتری داشتم خونه بابام